معرفی کتاب آن سوی اصل لذت اثر زیگموند فروید مترجم میثم بازانی آن سوی اصل لذت زیگموند فروید و 1 نفر دیگر 4.0 2 نفر | 0 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 3 خواهم خواند 4 ناشر کتاب ارجمند شابک 9786222573850 تعداد صفحات 96 تاریخ انتشار 1401/1/2 توضیحات کتاب آن سوی اصل لذت، مترجم میثم بازانی. بریدۀ کتابهای مرتبط به آن سوی اصل لذت محمدصدرا 1402/8/2 آن سوی اصل لذت زیگموند فروید 4.0 0 صفحۀ 90 کنش نیرویی که ما نمیتوانیم از سرشتش هیچ مفهومی در سر داشته باشیم روزی روزگاری صفات زندگی را در مادۀ بیجان برانگیخت. شاید این فرایند شبیه همان نوع فرایندی باشد که بعداً سبب تحول آگاهی در قشر خاصی از ماده زنده شد. سپس تنشی در آنچه قبلاً ماده بیجان بود به وجود آمد و کوشید تا خود را ملغی سازد. بدین شیوه نخستین غریزه پا به عرصه وجود گذاشت: غریزه بازگشت به سوی حالت بیجان. در آن زمان هنوز مردن برای موجود زنده امری سهل و ساده بود؛ احتمالاً طول زندگیاش کوتاه بود و جهتش را ساختار شیمیایی زندگیای جوان تعیین میکرد شاید برای مدت زمانی طولانی موجود زنده به همین ترتیب مداوماً از نو خلق میشد و به سهولت میمرد، تا این که تأثیرات خارجی قاطع به چنان شیوهای تغییر یافتند که موجود هنوز در حال بقا را مجبور ساختند تا هرچه بیشتر از مسیر اصلی زندگی فاصله گیرد و قبل از آنکه به هدف خود یعنی مرگ برسد، راهی پر پیچ و خمتر را طی کند این مسیرهای پر پیچ و خم به سوی مرگ که غرایز محافظهکارانه وفادارانه از آنها محافظت میکنند در حال حاضر تصویری از پدیدههای زندگی را به ما ارائه می دهند. اگر ما قاطعانه سرشت منحصراً محافظهکارانه غرایز را مد نظر گیریم نمیتوانیم به هیچ مفهوم دیگری از منشأ و هدف حیات دست یابیم. 0 0 محمدصدرا 1402/8/2 آن سوی اصل لذت زیگموند فروید 4.0 0 صفحۀ 60 همچنین رها کردن این عقیده میتواند برای بسیاری از ما دشوار باشد که در بشر غریزهای برای کمال در کار است. غریزهای که آدمیان را به اعتلای اخلاقی و دستاوردهای فکری بلندمرتبه فعلی رسانده است و انتظار میرود که مواظب تحول آنها تا سرحد ابر انسان باشد. به هر تقدیر من هیچ اعتقادی به وجود چنان غریزه درونی ندارم و قادر نیستم تصور کنم که چگونه این توهم خیرخواهانه باید حفظ شود. به نظر من تحول فعلى موجودات بشری طالب هیچ نوع تبیینی متفاوت از تبیین مربوط به حیوانات نیست. آنچه در اقلیتی از افراد انسانی به عنوان اجباری خستگی ناپذیر به سوی تکامل بعدی ظاهر میشود، میتواند به سهولت به عنوان نتیجه سرکوب غرایز فهمیده شود که هر آنچه در تمدن بشری گرانبهاترین است بر مبنای آن استوار است. غریزه سرکوب شده هرگز از کوشش برای ارضا کامل باز نمیایستد که خود متشکل است از تکرار تجربه نخستین ارضا. 0 10