معرفی کتاب شکست شاهانه: روان شناسی شخصیت شاه اثر ماروین زونیس مترجم عباس مخبر

شکست شاهانه: روان شناسی شخصیت شاه

شکست شاهانه: روان شناسی شخصیت شاه

ماروین زونیس و 2 نفر دیگر
4.0
6 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

10

شابک
9786226731065
تعداد صفحات
546
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

کتاب شکست شاهانه: روان شناسی شخصیت شاه، ویراستار مهرداد رحیمی مقدم.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به شکست شاهانه: روان شناسی شخصیت شاه

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 32

پس از جدا شدن از شاهزاده خانم فوزیه در سال ۱۹۴۸ [۱۳۲۷]، شاه به یک زندگی مجردی مطلوب روی آورد و حتی آپارتمان‌هایی را در تهران در اختیار گرفت تا بتواند به طور خصوصی از زنان جوان پذیرایی کند. می‌گویند مهمانداران خطوط هوایی از جمله زنان مورد پسند او بودند. اما منابع متعددی، از درون و بیرون دربار شاه را تحت فشار قرار داده بودند که دوباره ازدواج کند. نخستین ازدواج او فرزند ذکوری برایش به بار نیاورده بود و مسئله جانشینی سلطنت در هاله‌ای از ابهام قرار داشت. بر این اساس، خواهران شاه مسئولیت یافتن یک زن مناسب را برای او برعهده گرفتند. خواهر بزرگتر شاه، شاهزاده خانم شمس، موفق شد ثریا اسفندیاری بختیاری را که دختر یک ایلخان ایرانی و یک مادر آلمانی بود در اروپا بیابد. پس از زیر و بالاکردن فراوان ثریا، به شاهزاده خانم گفته شد قدم پیش بگذارد و ثریا را برای ملاقات با شاه به تهران دعوت کند. ثریا در خاطرات خود تعریف می‌کند که چگونه در ۷ اکتبر ۱۹۵۰[۱۵مهر ۱۳۲۹] همراه با شمس وارد تهران شد، در حالی که قرار بود با عجله و در همان شب با ملکه مادر و تمام برادران و خواهران شاه شام بخورد.

0

بریدۀ کتاب

صفحۀ 62

چه رضاشاه برای پسرش آهسته آواز خوانده باشد چه نخوانده باشد، شواهد فراوانی وجود دارد که ادعای شاه مبنی بر مهربان بودن و رقیق‌القلب بودن پدرش در برابر خانواده را رد می‌کند. اشرف پهلوی، خواهر دوقلوی شاه، دیدگاه کاملاً متفاوتی دارد: رضاشاه [پس از کودتای ۱۹۲۱ (۱۲۹۹)] نیرومندترین مرد ایران بود. همان خصوصیاتی که از او یک نظامی نیرومند ساخته بود - چشمان نافذی که می‌توانست یک زیردست را زهره‌ترک کند، فقدان شکیبایی در مقابل خطا و نقصان، و پافشاری بر انضباط خشک نظامی - او را به پدری خشن و ترسناک نیز تبدیل کرده بود. هر وقت که می‌دیدم یک پاچه شلوار با نوار قرمزی بر آن نزدیک می‌شود به‌پیروی از این نظریه که بهترین راه پرهیز از اوقات‌تلخی پدرم کنار رفتن از سر راه اوست، فرار می‌کردم. اکنون که به گذشته نگاه می‌کنم نمی‌توانم حتی یک مورد را به خاطر آورم که پدرم ما را تنبیه کرده باشد، اما برای ما کودکان صِرف حضور فیزیکی او چنان ترساننده و صدایش به هنگام خشم چنان هولناک بود که حتی سال‌ها پس از او به عنوان یک زن بالغ نیز نمی‌توانم زمانی را به خاطر آورم که از او نترسیده باشم.

2

لیست‌های مرتبط به شکست شاهانه: روان شناسی شخصیت شاه

یادداشت‌ها

          
شاه را از نگاه یک آمریکایی به نام ماروین زونیس خواهید دید. او تلاش کرده ماجرای سقوط شاه را در چهارچوب نظریه علمی و در بستر روانشناسی برای ما بیان کند(متد روانکاوانه). کتاب در راستای منافع ملی آمریکاست، پس انتظار نداشته باشید انقلاب ایران و  رهبری امام خمینی و نقش مردم به خوبی بیان شود.  با این حال در بخش‌هایی از کتاب به صورتی به تحسین هم می‌پردازد مثلاً اشاره می‌کند که امام خمینی برخلاف شاه ویژگی‌های یک رهبر را برای مردم ایران داشت.  نویسنده با ارجاعات زیاد و خوب و تا حدودی معتبر روحیات شاه در بزنگاه‌های مختلف زندگی‌اش را بسیار خوب تبیین می‌کند. درباره‌ی شخصیت‌های مهم و تأثیرگذار هم انصافاً تحلیل‌های جالبی ارائه می‌کند.  مناسباتی که شاه با رئیس جمهورهای آمریکا داشت، برایم بسیار خواندنی بود.  ویراست جدید کتاب بسیار خوب انجام شده‌ است. آوردن گاهشمار اتفاقات مهم زندگی شاه براساس اطلاعات کتاب هم ابتکار قشنگی بود که ویراستاران فارسی انجام دادند. عکس‌های آخر کتاب هم برای من تازگی داشت.

🔵فرضیه اصلی کتاب؟
 عامل تعیین کننده در پیروزی انقلاب را نه عملکرد درست مخالفان متحد در جبهه مخالف شاه، بلکه اشتباهات خود شاه می‌داند. پس چه شد؟ نویسنده هر آنچه محمدرضا شاه کرد و نکرد را عامل سقوطش معرفی می‌کند.

🔵خلاصه کتاب؟
 زونیس معتقد است چهار ساز‌وکار-ستایش دیگران، همزاد بودن با اشخاص دیگر، حمایت الهی، و پشتیبانی جدی ایالات متحده- نیروهای روانی لازم را در اختیار شاه قرار داده بودند تا بتواند جنبه‌های نازل و منفعل و وابسته خود شخصیت خود را به دیگران فرافکنی، و هویت خودش را حفظ کند. امّا به تدریج اعتقاد به این ابزارها در او از بین رفت.

🔵نویسنده چه حقایقی را  درباره‌ی شاه و حکومتش می‌گوید؟

شاه شخصیت وابسته و خودبزرگ‌بین داشت.

شاه در بزنگاه‌های حیاتی، از کشور فرار می‌کرد به طوری که به شاه چمدانی معروف شد.

شاه به مردم خودش‌ اعتماد نداشت.

اقتصاد ایران گل و بلبل هم نبود.

ارتباط نامشروع شاه با زنان مختلف و ناقابل دانستن زنان توسط او

 در کتاب آمده  که شاه برای جلوگیری از خونریزی از یک تاریخی به بعد دستور تیراندازی نداد، امّا جالب است که ماروین زونیس نقل قول دیگری را هم از جیمز بیل می‌آورد که کشتار مردم در تبریز  ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ ،کشتار مردم در  تهران ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، کشتار مردم در اصفهان آذر ۱۳۵۷ و کشتار مردم در مشهد دی ۱۳۵۷ شواهدی در رد این ادعا است. تازه در جای جای کتاب هم اشاره می‌شود که مردم زیادی توسط حکومت به شهادت رسیدند از جمله در  روز  ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و  ۱۹ دی ۱۳۵۶.  پس این را می‌فهمید که شاه هرکاری برای حفظ حکومتش از جمله کشتن مردم کرد و وقتی دید دیگر فایده ندارد از کشور فرار کرد.

وابسته بودن وحشتناک ایران به کشورهای خارجی از جمله آمریکا. مثالش اینکه برای خرید تسلیحات نظامی باید به آمریکا التماس می‌کردیم. مثال دیگر کودتای ۲۸ مرداد توسط انگلیس و آمریکا و برگرداندن شاه به حکومت. مثال بعدی اینکه نویسنده بارها در کتاب اشاره می‌کند که شاه منافع آمریکا را تأمین می‌کرد و حتی در آخر کتاب هم اشاره می‌کند که  آمریکا می‌توانست با انجام  کارهایی از  سقوط حکومت او جلوگیری کند!

و نکات دیگر.  کتاب را بخوانید و کلی اطلاعات خوب در این باره به دست بیاورید. 

🔵آیا مطالعه همین کتاب کافی است؟
قطعاً نه. یکی از دلایل اینکه بعضی گزاره‌های کتاب جای بحث دارد. پس در کنار این کتاب باید کتاب‌هایی بیشتری خواند تا شخصیت شاه را بهتر درک کنیم. خواندن کتاب را بسیار توصیه می‌کنم.

فصل‌های کتاب
فصل اول: رؤیای پرواز و خودبزرگ‌بینیِ خودشیفته‌وار
فصل دوم: کودکی و جوانی
فصل سوم: عظمت شاهنشاهی: خودبزرگ‌بینی پهلوی
فصل چهارم: شکستن اقتدار شاه
فصل پنجم: سایر سرچشمه‌های قدرت روانی شاه
فصل ششم: سرطان: از میان رفتن حمایت الهی
فصل هفتم: بیگانه‌هراسی و چشم و هم‌چشمی: مردم ایران، شاه و غرب
فصل هشتم: وابستگی به ایالات متحده
فصل نهم: انقلاب و فروپاشی
فصل دهم: درس‌هایی برای سیاست خارجی ایالات متحده







        

1