معرفی کتاب قصه زندگی من اثر هانس کریستیان اندرسن مترجم جمشید نوایی کتابعمومیزندگینامه و سفرنامه قصه زندگی من هانس کریستیان اندرسن و 1 نفر دیگر 3.0 2 نفر | 3 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 1 خواندهام 3 خواهم خواند 3 ناشر نشر نی شابک 9789643126582 تعداد صفحات 136 تاریخ انتشار 1399/9/19 توضیحات کتاب قصه زندگی من، مترجم جمشید نوایی. یادداشتها محبوبترین جدیدترین سَمی 1404/4/8 وای از کتاب جوجه اردک زشت...یکی از بهترین و عمیق ترین و هوشمندانه ترین کتابی که میشد در حوزه ی کودک نوشت... هیچوقت فراموش شدنی نیست... این کتاب هم اتوبیوگرافی نویسنده هست و من چون کلا بیوگرافی و اتوبیوگرافی ها رو دوست دارم این کتاب رو خوندم ... خیلی کوتاه بود و به نظرم یکم خسته کننده بود... به نظرم یه نویسنده هنگام نوشتن از خودش و معرفی خودش خیلی باید قوی تر عمل کنه.... او سعی کرده در این کتاب علاوه بر آشنایی خواننده با دوران کودکیش و چگونگی نویسنده شدنش، از چالشها و افراد اثرگذاری که در زندگی نقش داشتند هم بنویسد... با هدف اینکه چگونه خود و دیگران و تجربهها و سفرها، احساسات و چالش ها و اتفاقات مهم زندگی، می توانند به شکل گیری هنر و ادبیات کمک کنند...و نقطه های روشنی را برای سوق نویسنده در ذهن او ایجاد کنند... 0 0 طلیعه فائزی 1402/5/18 قصه جوجه اردک زشت از ایشون بوده که کمتر کسی هست که ندونه 0 8 مجتبی بنیاسدی 1402/3/2 مهاجرت؛ رمز موفقیت هانس اندرسون منِ ایرانیِ علاقمند به داستان، هانس کریستین اندرسون را به جوجهاردک زشت میشناسم. اما او یک نمایشنامهنویسِ عاشق بازیگری و شاعرِ درجه یکی است در دانمارک و شناخته شده در کل اروپا در قرن نوزدهم تا حالا. آنچه از این کتاب میخواهم بنویسم، نه از نثر خودزندگینامه، که ساده و کمی خستهکننده و بیتنوعاش، که از زخمهایی که اندرسون خورده. او برای رسیدن به هدفش که نوشتن و سرودن و بازیگری بوده در چهارده سالگی از روستایش خارج شده و رفته پایتخت. با ده دلار. مثل این است که وقتی من تازه دوم راهنمایی بودم، از پدرم ۱۰۰ هزار تومان بگیرم و بگذارم توی جیبم و بروم تهران که داستاننویس شوم. خب شاید این اتفاق در زندگی اندرسون در قرن ۱۹ عادی بوده. در دانمارک عادیتر. نمیدانم، ولی هر چه هست من اگر پدر یا مادر بودم نمیگذاشتم فرزندم به این شکل برود. و بدیهی است که هیچوقت هانس کریستین اندرسون مشهور هم فرزند من نبود. پس هجرت، اولین عامل پیشرفت هانس بوده. دوم پافشاری بر علاقه و هدفش. و آنچه از همه بیشتر این شاعر و نویسنده را به جلو هل میداده، قوتقلبها وسط زخمهایی که میخورده بوده! و من باید برای پیشرفتم مهاجرت کنم؛ تهران، مشهد یا اصفهان. 0 0