گنبد کبود
در حال خواندن
0
خواندهام
6
خواهم خواند
6
توضیحات
گنبد کبود را باید حاصل 12 سال سکوت کورش اسدی دانست که بار نخست در سال 1394 با 8 داستان کوتاه منتشر شد. همگی این داستان ها در دهه هشتاد نوشته شده اند و نشان از اوج خلاقیت نویسنده در سبک و سیاق منحصر به فرد خودش را دارد. داستان های این مجموعه شاید مدرن ترین آثار کورش اسدی به شمار بیایند که نگاهی ازلی و ابدی به موقعیت های ایجاد شده دارند. این داستان ها، وضعیتی از روزگار نویسنده اش به دست می دهند که در آن انسان در عین زندگی در دوره ی مدرن، بازگشتی به خوی بدوی و وحشی خود خواهد داشت و بدین ترتیب نوعی حیوان بودگی و مسخ جامعه انسانی را به نمایش می گذارند. اسدی در داستان هایش با بی اعتنایی و خونسردی آدم ها را در موقعیت ها و وضعیت های خاصی قرار می دهد که سبب می شود، به تدریج با افشای اطلاعاتی که به کندی در طول روایت داده می شود، درون خویش را افشا کنند. از این جنبه می توان داستان های او را حاصل توصیف درونی انسان معاصر در شرایط امروز ما تصور کرد. نویسنده بیش از هر وقت دیگر در داستان های این مجموعه به مکاشفه در جهان می نشیند. داشت خوابشان می برد که صدایی شنیدند. با چشم های خمار پر خواب چرخیدند سمت در. سایه ی روشنی در را می شکست. بعد، آجر پس رفت و دستی سنگ گرد هفت رنگ را نشاند جلوشان. هم را در آغوش گرفتند و حیران به روشنی جهان نگاه کردند. یکی دو دانه برف دم در نشست و زود آب شد. آجر برگشت و سرما و همه چیز پشت در ماند. بلند شدند. رفتند پهلوی سنگ. نگاهش کردند. به هم نگاه کردند. رفتند جلوتر بویش کردند. سنگ بر حلقه ای می درخشید. پریدند این ور، پریدند آن ور سنگ. از توی حلقه رد شدند. هلش دادند سمت دندان. بهش تکیه دادند. خسته بودند... .
یادداشتها