معرفی کتاب دشت پارسوا: دره ی مردگان راه رونده اثر مریم عزیزی

دشت پارسوا: دره ی مردگان راه رونده

دشت پارسوا: دره ی مردگان راه رونده

مریم عزیزی و 2 نفر دیگر
4.6
10 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

17

خواهم خواند

7

ناشر
افق
شابک
9786003534568
تعداد صفحات
216
تاریخ انتشار
1398/2/14

توضیحات

        آبتین زمزمه کرد: ((وقتی برگردی!)) لحنش معمولی بود اما ریشه ی موهایش سرخ رنگ شده بود: ((این مدت نمی دیدمت اما می دونستم هستی، فقط کاری نکن که دیگه نه ببینمت و نه دیگه باشی. ))جام را دستش داد: (( اینو توی مغزت فرو کن که باید برگردی و همه چی رو برای آبتین فیروزی هم تعریف کنی. کاری نکن مجبور شم خودم بیام برگردونمت.))
      

لیست‌های مرتبط به دشت پارسوا: دره ی مردگان راه رونده

نفرین دفراشحومه ی سکوتدشت پارسوا:اژدها چهار بال

اساطیر، دروازه‌ای به سوی شگفتی‌ها⚔

15 کتاب

شب هنگام، وقتی که زمین در سکوتی جادویی فرو می‌رود، صدای طنین‌انداز گام‌های خدایان و قهرمانان از لابه‌لای پرده‌های زمان به گوش می‌رسد.🗡 افسانه‌ها زنده می‌شوند، شمشیرها از نیام بیرون کشیده می‌شوند و سرنوشت‌هایی که در ستارگان حک شده‌اند، قدم به دنیای ما می‌گذارند.🔮 اگر آماده‌ی ورود به جهانی هستید که در آن نبردهای حماسی، خدایان خشمگین، هیولاهای ترسناک و قهرمانانی با سرنوشت‌های عجیب انتظار شما را می‌کشند، این کتاب‌ها دروازه‌ای به همان دنیا هستند. سفرتان آغاز شده است❗📚 حالا که کلید این دنیاهای جادویی را در دست داری، وقت آن است که از دروازه‌ها عبور کنی. خطر، ماجراجویی و سرنوشت در انتظار توست. کدام داستان را برای شروع انتخاب خواهی کرد⁉️ 🛡مگنس چیس : اگر یک روز از خواب بیدار شوی و بفهمی که فرزند یکی از خدایان باستانی هستی، چه می‌کنی⁉️ ریک ریوردان اسطوره‌ها را زنده کرده است، نه در معابد و کوه‌های بلند، بلکه در خیابان‌های شلوغ و مدارس معمولی! پسرها و دخترهایی که ناگهان درمی‌یابند خون خدایان در رگ‌هایشان جاری است و سرنوشت‌شان، چیزی جز نبرد با هیولاها و نجات جهان نیست. در این دنیا، تنها یک چیز قطعی است: خطر در کمین است❗ 📯آپولو : وقتی یک خدا سقوط می‌کند…🤔🤯 چه اتفاقی می‌افتد وقتی خدای درخشان و مغرور المپ، آپولو، از عرش قدرت به دنیای فانی پرتاب شود⁉️ بدون جاودانگی، بدون قدرت، فقط یک نوجوان فانی دست‌وپاچلفتی به نام لستر پاپادوپولوس❗ 🔥آتش دزد : خدایی که از خدایان دزدی کرد… و حالا در فرار است. پرومتئوس، تیتان نافرمان، آتش را از المپ دزدید و آن را به انسان‌ها هدیه داد. اما زئوس هیچ‌وقت خیانت را نمی‌بخشد. با زنجیرهای لعنت‌شده به صخره‌ای بسته شده، هر روز عقابی عظیم جگرش را می‌درد. اما پرومتئوس فرار می‌کند… نه به دنیایی دیگر، بلکه به زمانی دیگر❗ حالا در عصر مدرن، میان انسان‌ها سرگردان است. اما آیا او می‌تواند از چنگال خدایان خشمگین بگریزد⁉️ یا گذشته همیشه راهی برای پیدا کردن او خواهد یافت⁉️ ⚔پتش خوارگر : افسانه‌ها می‌گویند که همیشه یک نفر هست که جلوی سرنوشت می‌ایستد… اما آیا او پیروز خواهد شد⁉️ در گوشه‌ای از تاریخ که افسانه‌ها هنوز زنده‌اند، قهرمانی برخاسته است. اما این قهرمان، نه یک شاهزاده‌ی خوش‌اقبال، و نه یک جنگجوی مورد ستایش است. پتــــش خوارگر، فراری از زمان، محکوم به تقدیری که نمی‌خواهد بپذیرد، باید در دنیایی پر از شیاطین، جادوگران و خدایان خشمگین، حقیقت خود را پیدا کند. اما آیا سرنوشت قابل تغییر است⁉️ یا تاریکی همیشه پیروز خواهد شد⁉️ 🔮دشت پارسوا : دشتی که در آن خدایان سقوط می‌کنند، پادشاهان سرنگون می‌شوند، و تنها افسانه‌ها باقی می‌مانند. در قلب دشت پارسوا، جایی که خورشید بر روی سرزمین‌های ممنوعه می‌تابد، نبردی کهن در جریان است. خدایان، سایه‌هایی از آنچه بودند، در میان انسان‌ها راه می‌روند، و جادوی خاموش‌شده در کمین فرصتی برای بازگشت است. آیا حقیقت آن چیزی است که دیده می‌شود⁉️ یا در پشت پرده‌های این دنیا، چیزی عظیم‌تر نهفته است⁉️ این مجموعه‌ی هیجان‌انگیز، روایتی از نبردهای سهمگین، سرنوشت‌های از پیش تعیین‌شده، و دنیایی است که تنها قوی‌ترین‌ها در آن زنده می‌مانند.

10

یادداشت‌ها

          دره مردگان رونده
و در نهایت پایان مجموعه‌ی جذاب دشت پارسوا. از خوندن این مجموعه بسیار خرسند و راضی هستم و حتما به علاقه‌مندان به ژانر فانتزی پیشنهاد می‌کنم. اینکه در یک داستان فانتزی با فضا و اسامی ایرانی مواجه بشی خیلی جذابه. فضا سازی مجموعه خوبه و شخصیت پردازی در مورد شخصیت‌های اصلی بسیار مقبوله هرچند به نظرم می‌تونست تعداد بیشتری از شخصیت‌های کتاب رو وارد ماجراها کنه و بیشتر روشون مانور بده. قلم نویسنده یک حالت ابهام داره که برای من جالب بود یعنی همه چیز رو از الف تا ی شسته و رفته نمیذاره جلوت و مجبورت می‌کنه کمی عمیق تر به داستان فکر کنی. مشخصا نویسنده یک سری فلسفه و عقاید خودش رو هم وارد داستان کرده که توی ذوق نمیزنه و ظریف انجام شده اما نقطه‌ی ضعف مجموعه از نظر من پایانش بود، نه اینکه پایانش بد بود، سریع تموم شد، اینکه شش جلد کتاب رو بخونی و تمام قضیه توی بیست صفحه‌‌ی نهایی جمع بشه از نظر من یک ضعف بود. حتی جا داشت این جلد قبل از بیست سی صفحه‌ی آخر تموم بشه و در جلد هفتم با شرح و بسط بیشتر و جذاب‌تر و داستان‌گونه تر به پایان برسه. خیلی دلم میخواد یک کارگردان خارجی این مجموعه رو به صورت سه چهار فیلم سینمایی دنباله‌دار بسازه ترجیحاً با بازیگرای ایرانی!
        

18