شمال ناکجا
در حال خواندن
2
خواندهام
17
خواهم خواند
2
توضیحات
در دهکده ی ساحلی و سوت وکور پور تهیون رازی نهفته است. پدر بزرگ میا ناپدید میشود و کسی علتش را نمیداند.میا و مادرش برای دلجویی از مادربزرگ به آن دهکده می روند و میا در آنجا با دختری به نام دی دوست میشود،اما چرا به نظر میرسد او با دی فاصله زیادی دارد؟چرا دی ادعا میکند طوفانی سهمگین در راه است،در حالی که میا آسمان را آبی میبیند؟ آیا میا میتواند کلید این راز را پیدا کند و قبل از این کهزمان و امواج،آینده ی پدربزرگ را بشویند و ببرند،او را پیدا کند؟
لیستهای مرتبط به شمال ناکجا
یادداشتها