مرد لاابالی بادکنک قرمزم را سوراخ می کند

مرد لاابالی بادکنک قرمزم را سوراخ می کند

مرد لاابالی بادکنک قرمزم را سوراخ می کند

علیرضا اجلی و 1 نفر دیگر
2.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان این کتاب از جایی آغاز می شود که راوی از دفتر آنارشیست های محدب اخراج و خانه نشین می شود. یک روز به جایی نامعلوم سفر می کند و به شهر بادکنک قرمز می رود. در این شهر برای ملاقات با مرد لاابالی خودش، خودش را می کشد. مرد لاابالی را می بیند و دوباره به خانه اش منتقل می شود. در ادامه داستان راوی را در شهر بادکنک قرمز می بینیم که در آنجا شروع به جاسوسی می کند. این رمان انتزاعی درباره تکه پاره کردن قدرت سیاسی و اجتماعی است. نبرد قدرت و فرد به عنوان توهمی شکل می گیرد و در ذهن راوی رشد می کند، کامل می شود و به نوعی مسخره رخ می دهد.

یادداشت‌های مرتبط به مرد لاابالی بادکنک قرمزم را سوراخ می کند