کیمیای سعادت: ربع عبادات و ربع معاملات

کیمیای سعادت: ربع عبادات و ربع معاملات

کیمیای سعادت: ربع عبادات و ربع معاملات

5.0
1 نفر |
1 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

شابک
9789644450488
تعداد صفحات
558
تاریخ انتشار
1398/9/24

توضیحات

کتاب کیمیای سعادت: ربع عبادات و ربع معاملات، گردآورنده حسین خدیوجم.

یادداشت‌ها

          گاهی می توان شرحی دلکش از برخی بیت های حافظ را در کتاب «کیمیای سعادت» نوشته امام محمد غزالی که سیصد سالی پیش از حافظ می زیست، دید.
✅ حافظ در غزلی چنین می گوید:
سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری
که «حق صحبت» و عهد وفا نگه دارد 
همچنین در غزلی می سراید:
«حقوق صحبت» ما را به باد داد و برفت
وفای صحبت یاران و همنشینان بین

✅ امام محمد غزالی(۴۵۰-۵۰۵ق)، در کتاب ارجمند «کیمیای سعادت»، در جلد نخست، به این «حقوق صحبت» اشاره می کند و آنها را به تفصیل نام می برد. از نظر وی، این حقوق صحبت، ده حق است که در صص ۴۰۱-۴۱۳ از تصحیح حسین خدیو جم آمده است. «کیمیای سعادت» در چهار رکن، تنظیم و تبویب شده است که نام آنها ارکان مسلمانی است، و هر رکن بر چند اصل استوار است:

رکن اول در عبادات؛ رکن دوم در معاملات(همچون: آداب طعام خوردن، نکاح و کسب و تجارت و شناختن حلال و حرام و گزاردن حق صحبت با خلق و ...)؛ رکن سوم در مهلکات؛ رکن چهارم در منجیات.

 اصل پنجم از رکن دوم(معاملات)، در گزاردن حق صحبت با خلق و نگاه داشتن حق خویشاوند و همسایه و بنده و نگاه داشتن حق دوستان و حق درویشان و برادران برای خدای است که شامل سه باب است. اینک برای دریافت بهتر و ژرف تر دو بیت یادشده حافظ، چکیده ای فهرست وار از این اصول ده گانه «حقوق صحبت» به شما تقدیم می شود: 

«و این حقوق از ده جنس است:

✅ حق اول مال است. و درجه بزرگترین این است که حق وی را تقدیم کند و ایثار کند. درجه دوم آنکه وی را همچون خویشتن دارد، و مال میان خویشتن و وی مشترک داند، و درجه بازپسین آن است که وی را چون غلام و خادم خویش داند: آنکه از وی به سر آید، در حاجت وی کند، بی آنکه وی را بباید خواست؛
✅ حق دوم یاری دادن بود در همه حاجتهایش پیش از آنکه درخواهد و بگوید؛
✅ حق سوم بر زبان است، که در حق برادران نیکو گوید، و عیوب ایشان پوشیده دارد، ... و سر وی هیچ آشکارا نکند، و زبان از اهل و فرزند و اسباب وی کوتاه دارد، و اگر کسی در وی قدح کند(عیبی بگوید) با وی نگوید که رنجی به وی رسانیده باشد؛
✅ حق چهارم آنکه به زبان، شفقت و دوستی اظهار کند؛
✅ حق پنجم آنکه هر چه بدان حاجتمند باشد در علم و دین، وی را بیاموزد، که برادر را از آتش دوزخ نگاه داشتن اولیتر از آنکه از رنج دنیا؛
✅ حق ششم عفو کردن از زلت(خطا) و تقصیر؛
✅ حق هفتم آنکه دوست خود را به دعا یاد داری _هم در زندگانی و‌ هم پس از مرگ_ همچنین فرزندان وی را و اهل وی را، و چنان که خود را دعا کنی، وی را نیز دعا کن؛
✅ حق هشتم وفای دوستان نگاه داشتن است. و معنی وفاداری یکی آن بود که پس از مرگ از اهل و فرزند و دوستان وی غافل نباشی؛
و دیگر وفا آن بود که هر که به دوست وی تعلق دارد_ از فرزند و شاگرد و بنده_ بر همه شفقت کند؛
و دیگر آنکه اگر گاهی حشمتی و ولایتی فرا رسد، همان تواضع که می کرد نگاه دارد، و بر دوستان تکبر نکند؛
و دیگر وفا آن بود که دوستی بر دوام نگاه دارد و به هیچ چیز بنبرد؛
و دیگر وفا آن بود که تخلیط( دو بهم زنی) هیچ کس در حق او نشنود.
و دیگر وفا آن بود که با دشمن وی دوستی نکند، بلکه دشمن وی را خود دشمن خویش داند؛
✅ حق نهم آنکه تکلف از میان برگیرد و با دوست همچنان بود که تنها باشد؛
✅ حق دهم آنکه خویشتن را از همه دوستان کمتر شناسد و از ایشان هیچ چیز چشم ندارد».

باری، به گفته حافط:
 سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری
که «حق صحبت» و عهد وفا نگه دارد

آدرس کانال من در ایتا:
@joreeha1
        

3