اسب و سیب و بهار

اسب و سیب و بهار

اسب و سیب و بهار

احمدرضا احمدی و 1 نفر دیگر
3.3
7 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

12

خواهم خواند

1

خرید از کتابفروشی‌ها

در این داستان، اسب سفید ابتدا در باغی، تنها سیب سرخ بر جای مانده بر درخت را به دست می آورد و آن را بر روی یالش نهاده به کنار دریا می برد، اما ناگهان سیب از اسب جدا می شود و داخل جوی آبی می افتد، جویبار سیب را به گندمزاری می برد .در آن جا پسرکی سیب را می یابد و پس از چندی چشمش به اسب می افتد، سپس پسرک سیب را از گردن اسب آویزان می کند تا هیچ کدام تنها نمانند، نه سیب، نه اسب و نه خودش .کتاب با طرح های رنگی همراه شده و مخاطبان آن گروه های سنی "ب "و "ج "هستند .

یادداشت‌های مرتبط به اسب و سیب و بهار