معرفی کتاب شهدا برای چه افقی جنگیدند؟: از جنگی که بود تا جنگی که هست اثر وحید جلیلی

شهدا برای چه افقی جنگیدند؟: از جنگی که بود تا جنگی که هست

شهدا برای چه افقی جنگیدند؟: از جنگی که بود تا جنگی که هست

4.4
18 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

57

خواهم خواند

12

شابک
9786004411172
تعداد صفحات
84
تاریخ انتشار
1397/12/28

توضیحات

کتاب شهدا برای چه افقی جنگیدند؟: از جنگی که بود تا جنگی که هست، نویسنده وحید جلیلی.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به شهدا برای چه افقی جنگیدند؟: از جنگی که بود تا جنگی که هست

یادداشت‌ها

          وحید جلیلی را از مدت‌ها پیش می‌شناختم. این روزها به واسطه‌ مسئولیتش در صدا و سیما گمان نمی‌کنم برای کسی ناشناخته باشد. اما برای من همچنان این فارغ‌التحصیل دانشگاه امام صادق (علیه السلام) به قلم روان و اندیشه مستحکمش شناخته می‌شود.
کسانی که یادداشت‌های جلیلی را مطالعه کرده باشند به هیچ‌وجه از کیفیت متن این کتاب تعجب نخواهند کرد.
با وجود اینکه بخشی از کتاب مصاحبه جلیلی با نشریات است، همچنان امضای او را در پای متن به خوبی می‌توان دید.
گذشته از کیفیت بالای متن، محتوای بی‌نظیر کتاب را نباید فراموش کرد.
جلیلی در این کتاب به کم‌کاری‌های صورت گرفته در گسترش فرهنگ شهادت می‌پردازد و روش به کاربسته شده توسط نهادها و افراد را نقد می‌کند. از روتوش چهره جنگ می‌گوید. تمرکز بر چهره فرماندهان را با وجود مسکوت گذاشتن روایت سبک‌زندگی نیروهای جزء نقد می‌کند و از لزوم گسترش فرهنگ شهادت می‌گوید.
در پایان مطالعه این کتاب را به یکایک عزیزان توصیه می‌کنم. 
        

8

          از جنگی که بود تا جنگی که هست
کتاب را به پیشنهاد دوره تاریخ شفاهی شهدای گوهر شاد، از طاقچه خریدم. شور و شوق خاصی داشتم که بخوانمش. برایم افق شهدا و جنگی که بود و جنگی که هست حسابی قلاب شده بود. جمله خواهرم حجابت، برادرم نگاهت خیلی خوب بود. اما در مورد تعداد کتب دفاع مقدس، نظرم متفاوت است با ایشان؛ منظورم ضرب و تقسیم تعداد شهدا و تعداد کتب است. به نظرم برای کارفرهنگی عمق و تاثیر گذاری بیشتر لازم است تا تعداد و کیفیت پائین، اینکه باید همه سرمایه‌های جنگ، تاریخ شفاهی‌شان ثبت و ضبط شود درست؛ ولی تبدیل هر چیزی به کتاب نه. مثلا همین کتاب شهدا برای چه افقی جنگیدند؟ ، به نظر من این ۸۰ صفحه را نمی‌شود اسمش را گذاشت کتاب. هر مجموعه گردآوری شده‌ای کتاب نیست. کتاب حاصل پژوهش و تدوین و محتوای خوب است نه هر مجموعه ‌ای پُر از هم پوشانی یا خلاء. بعضی کارها اِسراف است نه کار. من انتظار دارم وقتی هزینه کتابی را پرداخت می‌کنم واقعا هزینه کتاب باشد، یک نویسنده داشته باشد. چیز تکراری توی فصل‌ها نخوانم. با مقدمه و پایان‌بندی خوبی مواجه شوم. اگر قرار بود صرفا چند مقاله چاپ شده در نشریه‌ای بخوانم خب میرم از همان شماره‌ها همان مقاله‌ها را پیدا می‌کنم و میخوانم از آرشیوش. کتاب، اسمش رویش است، کتاب است. باید کاتب داشته باشد مخصوصا اگر نویسنده‌اش زنده است. رسالتش برای هر چاپی که نامش رویش می‌خورد بیشتر است. نباید اجازه دهد هر کتابی به نامش چاپ شود. هر گردآوری از سخنرانی‌ها یا نگاشته‌هایش تبدیل به کتاب شود. راستش یاد صابر ابر هم افتادم که پست‌های اینستاگرامش را کتاب کرد و چقدر فروخت..
        

1