شهدا برای چه افقی جنگیدند؟: از جنگی که بود تا جنگی که هست

شهدا برای چه افقی جنگیدند؟: از جنگی که بود تا جنگی که هست

شهدا برای چه افقی جنگیدند؟: از جنگی که بود تا جنگی که هست

4.4
13 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

42

خواهم خواند

7

شابک
9786004411172
تعداد صفحات
84
تاریخ انتشار
1397/12/28

توضیحات

کتاب شهدا برای چه افقی جنگیدند؟: از جنگی که بود تا جنگی که هست، نویسنده وحید جلیلی.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به شهدا برای چه افقی جنگیدند؟: از جنگی که بود تا جنگی که هست

یادداشت‌ها

          بسمه تعالی
کتاب حاصل نوشتار/مصاحبه/سخنرانی‌هایی از آقای وحید جلیلی است
اما دقیقا شهدا برای چه جنگیدند؟ می‌خواستند فقط وجود این نظام را تضمین کنند ولو ماهیتش تغییر کند؟
کتاب بر چند نکته دست گذاشته:
۱) جنگ سرداریزه:
جنگ ما فقط جنگ سردار باکری و همت نبود بلکه جنگ تک تک آن بسیجی‌های نوجوانی چون فهمیده بود این‌که دیگرانی جنگشان را فقط از سردارها روایت می‌کنند ما جنگمان را این‌گونه نباید روایت کنیم 
۲)فروکاست شهدا:
شهدا فقط برای حفظ «وجود» نظام شهید شدند؟ یا به دنبال حفظ «ماهیت» نظام نظام هم بودند؟ شهدایی که از منافع مشروع خود گذشتند از منافع نامشروع دیگران و با آن مقابله نمی‌نمودند؟ درست است شهدا را فقط  برای حجاب و نگاه آن برادر و خواهر خرج کنیم و از آن‌ها در برابر تبعیض و رشا و ارتشا استفاده ننماییم؟ شهید را چرا این‌گونه روایت کنیم که نماز شب می‌خواند و  از درگیری‌شان با رئیس فلان اداره و اخراج وی روایت نکنیم؟
در مورد ۲ و ۳ شاید شباهت‌هایی بین این کتاب و کتاب شخم در مزرعه که مربوط به پس از این کتاب است یافت شود
۳)روایت مردمی دفاع مقدس: در دفاع مقدس بخش عظیمی از جنگنده‌ها همین مردم بودند حال این‌ها همانطور که آن‌زمان بسیجی‌گونه  رفتند باید خود مردم آن را 
۴)جنگ یک وجبی: در جنگ یک وجب هم از ایران عزیز ما کم نشد اما این تمام واقعیت جنگ نیست حتی مهم‌ترین واقعیت آن هم نیست این جنگ حیات طیبه دنیایی بود که در آخرت نتیجه‌اش معلوم خواهد بود  ادامه آن هم باید يک حیات طیبه دنیایی باشد جنگ آن ماجرای خلسه‌آوری که حتی مختلسین حاضرند زکات اختلاسشان را  بدون آسیب خوردن به منافعشان در راهش خرج کنند نیست
۴) نباید با یاد شهدا صرفا خود را به زمان جنگ ببریم؛ باید جنگ را به امروز آورده نگذاریم شهدای ما چنانکه کربلا را تحریف کردند تحریف شوند و دوباره شهید شوند البته از نظر مولف شده‌اند؛
۵) مخالفت با دیدگاه بعضی امنیتی ها و نظامی ها که می‌خواهند جامعه همیشه در شرایط بحرانی جلوه کند تا با شرایط خاص، استفاده‌های خاص رخ دهد
۶) نکات دیگری که حوصله‌ام نکشید بنویسم اما مفید می‌دانم‌شان بعضا
جنگ نباید مرده باشد باید دفاع ما شهیدی باشد که خونش در هر تپش قلب به تمام جامعه برسد جنگ آن واقعه هشت ساله که گذشت نبود جنگ آن گذشت از منافع مشروع خود بود جنگی که بخواهد حادثه باشد و به درد جامعه امروز نخورد و دوباره شهید شود و حتی مختلسین داخلی و  استکبارگران خارجی منافع خود را در ضرر آن نبینند شاید بازشهادت آرمان‌ها باشد نباید دلیرانه جنگ تماشا کنیم
امام رضوان الله علیه فرمودند:
《[...] شهادت در راه خدا مسئله‌ای نیست که بشود با پیروزی یا شکست در صحنه‌های نبرد مقایسه شود. مقام شهادت، خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است. نباید شهادت را تا این اندازه به سقوط بکشانیم که بگوییم در عوض شهادت فرزندان اسلام تنها خرمشهر و یا شهرهای دیگر آزاد شد. [...] ما می‌گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم.[...]
امروز روز هدایت نسلهای آینده است. کمربندهاتان را ببندید که هیچ چیز تغییر نکرده است. امروز روزی است که خدا اینگونه خواسته است. و دیروز خدا آنگونه خواسته بود. و فردا ان شاء الله روز پیروزی جنود حق خواهد بود. 》
        

0

          وحید جلیلی را از مدت‌ها پیش می‌شناختم. این روزها به واسطه‌ مسئولیتش در صدا و سیما گمان نمی‌کنم برای کسی ناشناخته باشد. اما برای من همچنان این فارغ‌التحصیل دانشگاه امام صادق (علیه السلام) به قلم روان و اندیشه مستحکمش شناخته می‌شود.
کسانی که یادداشت‌های جلیلی را مطالعه کرده باشند به هیچ‌وجه از کیفیت متن این کتاب تعجب نخواهند کرد.
با وجود اینکه بخشی از کتاب مصاحبه جلیلی با نشریات است، همچنان امضای او را در پای متن به خوبی می‌توان دید.
گذشته از کیفیت بالای متن، محتوای بی‌نظیر کتاب را نباید فراموش کرد.
جلیلی در این کتاب به کم‌کاری‌های صورت گرفته در گسترش فرهنگ شهادت می‌پردازد و روش به کاربسته شده توسط نهادها و افراد را نقد می‌کند. از روتوش چهره جنگ می‌گوید. تمرکز بر چهره فرماندهان را با وجود مسکوت گذاشتن روایت سبک‌زندگی نیروهای جزء نقد می‌کند و از لزوم گسترش فرهنگ شهادت می‌گوید.
در پایان مطالعه این کتاب را به یکایک عزیزان توصیه می‌کنم. 
        

6

          از جنگی که بود تا جنگی که هست
کتاب را به پیشنهاد دوره تاریخ شفاهی شهدای گوهر شاد، از طاقچه خریدم. شور و شوق خاصی داشتم که بخوانمش. برایم افق شهدا و جنگی که بود و جنگی که هست حسابی قلاب شده بود. جمله خواهرم حجابت، برادرم نگاهت خیلی خوب بود. اما در مورد تعداد کتب دفاع مقدس، نظرم متفاوت است با ایشان؛ منظورم ضرب و تقسیم تعداد شهدا و تعداد کتب است. به نظرم برای کارفرهنگی عمق و تاثیر گذاری بیشتر لازم است تا تعداد و کیفیت پائین، اینکه باید همه سرمایه‌های جنگ، تاریخ شفاهی‌شان ثبت و ضبط شود درست؛ ولی تبدیل هر چیزی به کتاب نه. مثلا همین کتاب شهدا برای چه افقی جنگیدند؟ ، به نظر من این ۸۰ صفحه را نمی‌شود اسمش را گذاشت کتاب. هر مجموعه گردآوری شده‌ای کتاب نیست. کتاب حاصل پژوهش و تدوین و محتوای خوب است نه هر مجموعه ‌ای پُر از هم پوشانی یا خلاء. بعضی کارها اِسراف است نه کار. من انتظار دارم وقتی هزینه کتابی را پرداخت می‌کنم واقعا هزینه کتاب باشد، یک نویسنده داشته باشد. چیز تکراری توی فصل‌ها نخوانم. با مقدمه و پایان‌بندی خوبی مواجه شوم. اگر قرار بود صرفا چند مقاله چاپ شده در نشریه‌ای بخوانم خب میرم از همان شماره‌ها همان مقاله‌ها را پیدا می‌کنم و میخوانم از آرشیوش. کتاب، اسمش رویش است، کتاب است. باید کاتب داشته باشد مخصوصا اگر نویسنده‌اش زنده است. رسالتش برای هر چاپی که نامش رویش می‌خورد بیشتر است. نباید اجازه دهد هر کتابی به نامش چاپ شود. هر گردآوری از سخنرانی‌ها یا نگاشته‌هایش تبدیل به کتاب شود. راستش یاد صابر ابر هم افتادم که پست‌های اینستاگرامش را کتاب کرد و چقدر فروخت..
        

0