چندین سال پیش بود...
کتاب رو هدیه گرفته بودم...
یادمه حالم خیلی بد بود، کتاب کنار بالشم بود برداشتمش که تورقی کنم، صفحه اول رو خوندم و ورق زدم. کم کم نیم‌خیز شدم و باز ورق‌های بعدی...
نشستم و با همون حال بد تا آخر کتاب رو خوندم.
کتاب کوچک و خوش‌خوانی بود و فکر نمی‌کردم تا انتها منو با این حال بدم بکشونه. 
خوندم و باهاش اشک ریختم.
لحظات خوندن کتاب درد رو از یادم برده بود...
«شهادت برای عباس یک گشایش بود، گفته بود بسیاری از گشایش‌های زندگی من با نام «این بی بی بزرگوار» اتفاق می‌افتد.
رمز عملیاتی که عباس در آن شهید شد: یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها بود
        

          مطالعه این کتاب و زندگی این شهید بزرگوار، حس قشنگی داشت. به تعبیری، حس همراهی با دردها و شادی های قصه 💝
        

          گریه کردم باهاش
        

          بسیار خلاصه و مفید بود 
        

          کتاب"این بی‌بی بزرگوار"، شامل خاطرات و زندگی‌نامه سردار شهید حاج عباس کریمی به روایت همسرش و به عنوان اولین اثر از مجموعه «هاجر در انتظار» در کمتر از 3 ماه پس از انتشار به چاپ هشتم رسیده است.
#سعید_عاکف، نویسنده و مسوول انتشارات ملک اعظم در گفت‌و گو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: با وجود اظهارات برخی از کارشناسان حوزه دفاع مقدس مبنی بر اشباع بازار کتاب از انتشار زندگی نامه و خاطرات شهدا به روایت نزدیکان و خانواده آن‌ها، جلد نخست مجموعه «هاجر در انتظار» در فاصله 3 ماه به چاپ هشتم رسیده است.
وی در ادامه خاطر نشان کرد: در کتاب «این بی‌بی بزرگوار» خاطرات زهرا منصف، از زندگی مشترک با حاج عباس کریمی و در مناطق جنگی چون؛ اهواز، اندیمشک و دزفول تا زمان شهادت او روایت شده‌اند.
منبع انتشارات #ملک_اعظم
...

جبرئیل به هاجر گفت : ابراهیم شما را کی گذاشت ؟
هاجر گفت : من نیز به او گفتم وقتی که خواست برگردد که ما را به کی می گذاری ، ای ابراهیم ؟ گفت به خداوند عالمیان .
جبرئیل گفت : شما را به کسی گذاشته است که البته کفایت مهمات شما می کند .

کتابی شیرین و مختصر از زندگی مشترک کوتاه شهید عباس کریمی و همسر بزرگوارشان... به شخصه بسیار لذت بردم و تاثیرات زیادی روم گذاشت...