معرفی کتاب نخستین دانشمند؛ آناکسیمندر و میراث او اثر کارلو روولی مترجم سیدمحمد جواد سیدی

نخستین دانشمند؛ آناکسیمندر و میراث او

نخستین دانشمند؛ آناکسیمندر و میراث او

کارلو روولی و 1 نفر دیگر
0.0 1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

2

ناشر
نشر نو
شابک
9786004904711
تعداد صفحات
220
تاریخ انتشار
1402/1/1

توضیحات

        

کارلو روولّی سراغ آناکسیمندر، فیلسوف یونانی سدۀ ششم پیش از میلاد، می‌رود تا سرآغاز اندیشۀ علمی را بکاود و در ادامه به حدود و امکانات و فواید علم و نسبت مناقشه‌برانگیز آن با دین بپردازد. آناکسیمندر اغلب «نخستین دانشمند» نامیده می‌شود چون نخستین کسی بود که از وجود نظمی در جهان سخن گفت ناشی از نیروهای طبیعی و نه نیروهای فراطبیعی. او نخستین کسی بود که دریافت زمین در فضا شناور است و خورشید و ماه و ستارگان گرد آن می‌چرخند ‌‌ــــ ‌­­آن هم هفت سده پیش از بطلمیوس. او بود که ‌نخستین بار گفت که حیوانات از دریا برآمده‌اند و تکامل یافته‌اند و همچنین قوانینی کلّی بر تغییرات در جهان حاکم‌اند.

روولّی در این کتاب جایگاه والای آناکسیمندر در تاریخ علم را از طریق بازسازی نظریاتش احیا می‌کند. او در این مسیر بر آنچه بر ما معلوم است تکیه می‌کند و آن را در بستر تاریخی و فلسفی‌اش قرار می‌دهد. روولّی ضمن نقد و واکاوی آراءِ فیلسوفان علم و ارائۀ شرحی مختصر از تحولات مهم تاریخ علم، نشان می‌دهد که آراءِ آناکسیمندر چه تأثیر سرنوشت‌سازی بر فرهنگ غرب و حرکت آن به سوی انقلاب علمی داشته‌ است. او نتیجه می‌گیرد که اندیشۀ علمی ــ‌ـ‌میراث آناکسیمندر‌‌ـــ ‌‌تنها زمانی قابل‌اعتماد است که پیوسته مرزهای شناخت فعلی ما را محک بزند.

      

لیست‌های مرتبط به نخستین دانشمند؛ آناکسیمندر و میراث او

یادداشت‌ها

          نخستين دانشمند: آناكسيمندر و ميراث او

1)
"نخستین دانشمند: آناكسيمندر و ميراث او" (The First Scientist: Anaximander and his legacy) نام كتابي است نوشته فيزيكدان ایتالیایی، "كارلو روولي" (Carlo Rovelli)، در سال 2011 ميلادي. اين كتاب در سال 2023 ميلادي با عنوان "آناكسيمندر: و زايش علم" (Anaximander: And the Birth of Science) بازنشر شده است. كتاب "نخستين دانشمند" در سال ۱۴۰۲ توسط "سيد محمدجواد سيدي" ترجمه و در انتشارات "فرهنگ نشر نو" چاپ شد. مترجمان و ناشران ديگري هم دست به ترجمه و چاپ اين كتاب زده‌اند. 

2)
"آناكسيمندر" فيلسوف و طبیعی‌دان سده‌ي ششم پيش از ميلاد بود كه در شهر "ملط: ميلتوس" (Miletus) مي‌زيست. خرابه‌هاي اين شهر امروزه در محدوده كشور تركيه است. "آناكسيمندر" هم‌عصر و همشهري بزرگاني مانند "تالس" (Thales) و "آناكسيمنس" (Anaximenes) بود و ايده‌هاي او كه متأسفانه بسياري از آنان امروزه در دست نيست، مبتني بر نوعي طبيعي‌انگاري و جستجوي شناخت هستي با استفاده از قوانين طبيعي است. از اين ديد شايد بتوان او را نخستين دانشمند ناميد، زيرا كه احتمالاً اولين كسي بود كه عليه تفكر كهن اسطوره‌اي و آسماني‌گرايي گام برداشت. ايده‌هاي او در مورد افلاك، زلزله، تكامل، باران و ... اگرچه با نگاه علم امروزی ناقص و يا در برخي از موارد نادرست هستند، اما در جهت تبيين طبيعي پديده‌ها مطرح‌شده‌اند و امروزه اين رويكرد مبنای علم مدرن را تشكيل مي‌دهد. 

3)
"روولي" در كتاب ارزشمند خود ضمن رازگشايي از برخي ايده‌هاي به‌جامانده از "آناكسيمندر" نگاهي بنيادي و درعین‌حال جذاب به فلسفه علم و مشكلات نسبي‌گرايي فرهنگي دارد و تمام اين‌ها را با زباني بسيار ساده بيان كرده است. او با نثري خوش‌خوان شرح مي‌دهد كه به لحاظ سياسي و فرهنگي چگونه ساختار تمدن نوپاي "يوناني" در سايه پديده‌اي به نام "دموكراسي" سبب شد نوشتار از خلوت رازگونه حكام و دولت‌ها بيرون آيد و تبديل به ابزاري براي بيان ايده‌هاي اشخاص گردد و اين رويكرد سرآغاز گفتگو و نقد و جدل و درنتیجۀ همه اين‌ها پيشرفت تفكر بشري و نگاه علمي شد. "آناكسيمندر" در اين ميان نقش بسزايي دارد تا جايي كه "ارسطو" (Aristotle) نيز بارها از او نقل‌قول كرده است. 

4)
كتاب "نخستين دانشمند" در كنار موضوع اصلي خود نقدي جدي بر تفكرات غیرعلمی و شبه‌علمي نيز هست. ناتماميت علم دليل موجهي براي ضديت با آن نيست و گزينه‌هاي بديل علم با تمام ادعاهاي رازآميز و پر تبليغات خود هيچ‌گاه نتوانسته‌اند حتي ذره‌اي از دستاوردها و خدمات علم را به جامعه بشري عرضه كنند. اتفاقاً مزيت اصلي علم در غيريقيني بودن آن است كه اين امكان را به بشر مي‌دهد تا همواره به نقد خود و گذشتگان بپردازد و لحظه‌به‌لحظه در شناخت خويش و جهان بازنگري كند. اين اصلاح مداوم و به‌دوراز تعصب است كه علم را ارزشمند مي‌سازد و ارابه تمدن بشري را به‌پیش مي‌راند. بديهي است كه دانشمنداني چون "آناكسيمندر" كه در لحظات آغازين شكل‌گيري اين نوع از تفكر نقش داشته‌اند دين بزرگي بر تاريخ علم دارند و عدم وجود چنين كساني در تمدن‌های بزرگ ديگري مانند امپراتوري چين سبب شد كه تا سده‌ي هفدهم ميلادي اعتقاداتي مانند تخت بودن زمين غالب باشد. 
        

4