جزئیات فعالیت

      خلاصه با خودمون باید مهربون باشیم مخصوصا در "گفت‌وگوها و واگویه‌های درونی".
خیلی مفیده این کتاب واقعا.
ولی یه ایرادی داره، نویسنده یه جوری داره از اهمیت این واگویه‌ها می‌گه که انگار باهاش می‌شه فقر جهانی و ایدز رو هم درمان کرد.
چرا همه فکر می‌کنن دغدغه‌های خودشون مهم‌ترین دغدغهٔ جهان است؟ 
    

4

(0/1000)

نظرات

زاویه اول شخص؟ 
اصولا من نمیتونیم دغدغه یا مشکل دیگران رو ببینیم،حس کنیم. سر تکون می‌دیم اما واقعا متوجهش نیستیم
1
منظور این گفت‌وگویی است که در درون خودمون با خودمون می‌کنیم.
مثلا یک دست‌گلی به آب می‌دهیم و هی با خودمون حرف می‌زنیم و سناریوهای فلاکت مختلف را برای خودمون مرور می‌کنیم.
یا استرس آزمونی را داریم و بجای درس خواندن هی در ذهن خودمان آخر هفته‌های به اللی‌تللی رفته و بازیگوشی‌ها رو به رخ می‌کشیم.
تقریبا سرعت این واگویه‌ها، 4برابر سرعت حرف زدن عادی است (اگه درست یادم باشه و بیشتر نباشه) و مغز ما از لحاظ شناختی آداپته‌شده و تطبیق‌یافته با اون سرعت حرف زدن است و این واگویه‌ها به حدی سریع است که مقابله آگاهانه باهاشون، بعضا فراتر از قوای شناختی ماست و می‌تونه یک دادگاهی باشد که تنها حکم علیه خودمون صادر می‌کنه بدون اینکه بتونیم از خودمون دفاع کنیم.

خیلی خوب شد. این رو توی گزارش پیشرفت بعدی می‌ذارم🤝😂 
اون چرای آخر فکر می کنم خاصیت آدمی ست
1
دقیقا. قشنگ وضعیت حقیقت با برداشت‌های انسان‌ها مصداق این شعر مشهوره که: "هرکسی از ظن خود شد یار من".