جزئیات فعالیت

      🌱آن وقت بود که آونگ را دیدم.
گوی، آویزان از ریسمان بلندی متصل به سقف سرایشگاه با هم زمانگی شکوهمندش به عقب و جلو در نوسان بود.
می دانستم -اما هرکسی می توانست این را در جادوی آن صدای تنفس آرام احساس کرده باشد- که این دوره تناوب را جذر طول ریسمان و عدد π تعیین می کند، عددی که اگر چه برای عقول دنیوی گنگ است، از رهگذر نوعی گویایی اعلی، محیط و قطر هر دایره ممکنی را به هم پیوند می دهد. زمانی که لازم است تا گوی از این طرف تا آن طرف نوسان کند با نوعی توطئه مرموز بین بی زمان ترین سنجه ها معین می شود: واحد بودن نقطه تعلیق، ثنویت ابعاد صفحه، ثالث بودن عدد π، طبیعت مربع و مرموز جذر، و کمال بیرون از شمار خود دایره.
✨پ.ن: شروع طوفانی داشت، هر پاراگرافو چند بار خوندم که چیزیو از دست ندم😂💔 
    

0

(0/1000)

نظرات

هنوز نظری ثبت نشده است.