وقتی شروع کردم به خوندن هدفم این بود 50 صفحه ازش بخونم اما اینقدر جذب داستان عجیب و جذابش شدم که حتی برای یک ثانیه کتاب از دستم جدا نشد و همه رو خوندم، یه جاهایی با کایا اشک ریختم یه جا باهاش همدردی کردم و باهاش خندیدم،
داستان یه دختر بچه که کنار مرداب زندگی میکنه و همه اعضای خانوادش رهاش میکنن و تنها زندگی میکنه، فریب میخوره، عاشق میشه، متهم به قتل میشه، فرار میکنه، نویسنده میشه، حتما پیشنهاد می کنم که این کتاب رو تهیه کنید