یادداشت راضیه بابایی

        
در جلد اول از کتاب رودخانه واژگون ماجرای تومک در رسیدن به رودخانه واژگون روایت می‌شود، در جلد دوم ما به جای همراهی با تومک با هانا همراه می‌شویم و رسیدن او را به کوه مقدس و آب حیات ذکر می‌شود. در واقع رودخانه‌ی واژگون دو(هانا) از زاویه دید دیگری ماجرا را نقل می‌کند...

موضوع و فانتزی نرم و لطیف ، اولین قلابی است که خواننده را به خواندن این رمان ترغیب می کند.

بعضی چالشهای هانا به نظرم زائد بود. شبیه وصله‌ی ناجور به بقیه حوادث. مثل سفر در زمان او که بی هدف آغاز شد و بی دلیل پایان یافت.
جلد اول را بیشتر دوست داشتم. شاید چون پایان داستان را می دانستم در این احساس بی تاثیر نبود.
ایرادات هم همان موارد است که در جلد قبل ذکر شد.علاقه دو‌ نوجوان ۱۲ و ۱۳ ساله به هم و تاکید بر زیبایی ظاهری هانا.
#معرفی_کتاب
#محراب_قلم


https://eitaa.com/vazhband
      
25

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.