یادداشت نیایش بهرامی
1401/5/8
4.2
30
چه پیش آمد که کتاب را خریدم؟ ۱_ جلد زیبا ۲_ جعبه جلد زیبا ۳_ تخفیف مناسب نشر افق عزیز ۴_ افسردگی نرفتن به نمایشگاه کتاب کتاب بین امتحانات نهایی بدستم رسید، یک صفحه مطالعات میخواندم و دو دقیقه میرفتم پای کمد و سه گانه فونکه را تماشا میکردم، چقدر که قربان صدقه شان میرفتم، چقدر که فکر میکردم کتاب خفن و خاصیه، چقدر که از خرید با قیمت مناسبم راضی بودم... امتحانات تمام شد، کتاب های بهار و نهایتا خرداد هم به پایان رسید، تابستان در راه بود، تصمیم خودم را گرفته بودم: ماهی یک جلد خواهم خواند. و شروع کردم... اینکه موضوع داستان یک کتاب، خود کتاب باشد برگ برنده خوبی برای نویسنده است و مقدار قابل توجهی عشق کتاب را به اثر جذب میکند؛ اما بدلیل تنوع بالا داستان هایی که راجع به کتاب هستند ریسک کار بالا میرود و ممکن است کار در نیاید. این کتاب ۶۷ درصد موضوعش در آمده بود و گرفته بود... حدودا دو سالی میشد که کتاب فانتزی نخوانده بودم برای همین از آن چیزی که فکر میکردم بیشتر زمان برد تا من و کتاب با هم دوست شدیم، نهایتا خواندن کتاب هم یک ماه کامل زمان برد( روز های اول بیش از ۴_۵ صفحه نمیتوانستم بخوانم). از عزیزترین نکات کتاب این بود که جلد کتاب با جلد زبان اصلی تفاوت ندارد و چیزی از جذابیت آن کم نشده( این را با کتاب هرری پاتر و امثالهم مقایسه کنید...) در پینترست راجع به کتاب جستجو میکردم که متوجه شدم کتاب فیلم هم دارد، انگار بین جزیره ای غریبه آدمی آشنا پیدا کردم.( هنوز فیلم را ندیدهام، اول باید دو جلد دیگر هم تمام شود) تازه با خواندن این جلد یک سوم داستان طی شده است، احتمالا بعد از خواندن جلد های بعد بتوانم راجع به خط داستان و شخصیت ها نظر بدهم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.