یادداشت محمدامین اکبری
به نام او حسِّ من به احمد شاملو دوگانه است از طرفی به عنوانِ شاعری بزرگ و پژوهشگری کوشا در حوزه فولکلور میستایمش و از طرفی به عنوانِ یکی از نمادهایِ برجسته جریانهای روشنفکری انتقاداتِ جدّی به او دارم. و جالب است که هیچکدام از این دو حسّ مزاحم یک دیگر نیست. نه شعرهایِ درخشانش سبب میشود که افاضاتِ غیردقیق و بعضاً غرضورزانه او در باب مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... را بپذیرم و نه اختلافسلیقههایی که با او دارم مرا بر آن میدارد که زحمات و تلاشهای ارزنده او در زمینه فرهنگ و ادبیات را منکر شوم. روزی بیشتر و بهتر از این حسِّ دوگانهام خواهم نوشت. هنگامِ خواندنِ کتاب درباره هنر و ادبیات (گفتگو ناصر حریری با او) این دو حسّ بارها به سراغم آمد. در جاهایی که شاعر متفرعنانه نه تنها از سرِ عدوات بلکه از سرِ انکار به ادبیاتِ کهنِ ما نگاه میکرد، از او منزجر میشدم و انصافاً به خاطرِ ضعفِ استدلالهایش دلم برای او میسوخت و از طرفی در جاهایی که او خاضعانه چونان دانشپژوهی درباره سیر تحوّلاتی که در شعرِ خود به وجود آورده و از آبشخورهای آن در نثر متون کهن سخن به میان میآورد میخواستم که در آن لحظه او را میدیدم و بوسهای بر پیشانیش میزدم. نکاتی که گاه ستایش خواننده را برمیانگیخت. از این بابت مطالب و ظرایفِ بسیار زیادی را از شاملو آموختم. کسی که شعر برایش جدی بود و از هیچ کوششی برای رسیدن به فرمِ متعالی شعرش فروگذار نمیکرد. و امّا در مورد کتاب باید این نکته را اضافه کنم که اگر مصاحبهکننده هوشیاری بیشتری از خود نشان میداد و به جایِ پر و بال دادن به مسائل حاشیهای و نه چندان ضروری به مطالب عمیقی که در باب ساختِ شعر سپید و یا شاملویی (که گهگاه شاملو به صورت اتفاقی به آن اشاره میکرد) میپرداخت و با سوالات مکرر مطالب بیشتری را از دهان او بیرون میکشید با کتاب بهتری روبرو بودیم. ولی در مجموع کتاب خوبیست و بسیار میتوان از آن آموخت. تنها مطلبی که از کتاب میخواهم برای شما نقل کنم جملهای از شاملوست که در بابِ اهمیّت فراگیری ظرایف و زیر و بمهایِ زبان فارسی در امرِ سرایش بر زبان میآورد و سخت آموزنده است: "من در شصت و شش سالگی تازه دارم فارسی یاد میگیرم"
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.