بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت پارسا نوروزی

                این کتاب شاید به « بهترین شکل ممکن » نوشته نشده باشد، اما برای من اثری قابل تحسین بود.
با مصطفی مستور آشنایی کمی داشتم، در حد اسم و دیدن کتاب هایش در سر زدن های مکرر من به کتابفروشی های شهر. اولین جرقه خرید این کتاب در سینما خورد! 
وقتی با یکی از دوستانم برای دیدن فیلم تازه آقای شعیبی به سینما رفتیم. به خاطر دارم اواسط هفته بود و جز من و او، دو نفر دیگر در سالن کوچک سینما بودند و انصافاً تماشاچی های فهیمی هم بودند ( فاقد بلاهت های جوانی بودند! )
فیلم بدون قرار قبلی به اتمام رسید. زیبا بود. نیم سطری سفید در تیتراژ سیاه پایانی توجه مرا جلب کرد و چشمانم درخشید: برداشتی آزاد از داستانی نوشته مصطفی مستور 
و نام مصطفی مستور در ذهنم ماند. فیلم خوبی بود و دوست داشتم داستانش را بخوانم. پیگیر شدم و دریافتم آن داستان، یکی از پنج داستان کتاب حاضر است.
فرصتش پیش آمد و کتاب را تهیه کردم. در سه روز تمام شد( به یقین می‌توانستم در نصف روز تمامش کنم! شاید به دلیل قلم روان نویسنده. شاید ایده های خوب. شاید فرم های خلاق. شاید همه شان. شاید هیچکدام! ) و حالا مصطفی مستور را بابت نوشتن این ( به نقل خود او ) گزارش ها، تحسین می‌کنم. 
توصیفاتی که در داستان ها ارائه شده بود حقیقتا به واقعیت نزدیک بود و از ترکیبات ادبی خوبی استفاده شده بود. 
شخصیت پردازی کتاب ( حدودا در تمام داستان ها ) چیزی فراتر از انتظار من ( از نویسنده ای ایرانی که تا آن موقع برایم ناشناس بود ) بود. شخصیت هایی که با تمام وجود عاشق می‌شدند، می‌جنگیدند، می‌خندیدند، می‌مردند! شاید یکی از دلایل زیبایی شخصیت پردازی های این کتاب این باشد که داستان ها برگرفته از کتاب خاطرات آقای مستور است. شخصیت هایی که حقیقتا آدم اند!
درونمایه های داستان ها هم برای داستان کوتاه قابل قبول بود. 
شاید تنها ایرادی که بتوانم از کتاب بگیرم، لَنگ زدن قلم نویسنده در فضاسازی هاست. محدودیت های موجود در داستان کوتاه را می‌دانم، اما داستانی که فضاسازی نداشته باشد، برای من داستانی ناقص است!
و به نقطه انتها برسانیم زیاده گویی هایمان را، این کتاب را بخوانید، چون ارزشش را دارد. هیچکاک می‌گوید: غافلگیری یعنی دو مرد بر سر میز کافه ای درحال گفتگو باشند و به یکباره منفجر شوند! اما تعلیق یعنی مخاطب محرم اسرار باشد و بداند کیفی زیر پای آنهاست که حامل یک بمب مهیب است. تعلیق برای داستان زینت بخش تر است. 
و این داستان ها، تقریباً تمامشان از عنصر غافلگیری استفادهٔ مفرط می‌کنند. 
به زودی از کتاب های آقای مستور یادداشت های بیشتری میگذارم، علاقه مند شدم به ایشان...
        
(0/1000)

نظرات

خیلی جالب بود مطلبتون راجع به کتاب. من این کتاب رو قبلا خوندم ولی متاسفانه از محتوای اون چیزی توی ذهنم نیست
اسم فیلمی که دیدید چی بود؟
1
درود بر شما. لطف دارید. پیشنهاد می‌کنم بار دیگر کتاب رو بخونید، داستان های لذت بخشی داره. 
فیلم « بدون قرار قبلی » ساختهٔ بهروز شعیبی که اگر اشتباه نکنم هم اکنون در گیشه سینما هم موجود است...