یادداشت فهیمه حدیدی

                نویسنده_ شاید به سبک اروپایی های قدیمی_ زیرک است !
این‌تجربه مشاهده عینی بیست و هفتمین انقلاب در کشورهاییست که به آن تعلق ندارد.نگاهش به انقلاب ، مثل یک‌جراح است که مشغول کالبد شکافی می شود و به کالبد بی جان آدمی که زیر دستش است تعلق خاطری ندارد به جز پراکنده ای از وظایف اخلاقی و قوانین مرسوم پزشکی ... اما کالبد بی جان ، یک‌کشور است ‌‌. ایرانی درحال تحول و انقلاب و پر از معنا. نه برای جراح ، بلکه برای بستگان و خانواده آن کالبد که هرچقدر هم بی جان باشد تعلق خاطر محکمی وجود دارد‌.

نگاه نویسنده بالا به پایین است ، سلطنت را با زبان خودش در نظرم تحقیر می کند و بعد شیعه را و ایرانی های گریخته از ظلم‌به دامن تشیع را .. اما از آنجا که دید عمیقی_ نمی گویم صحیحی _ دارد و مشاهداتش را روان‌ و خوش خوان کلمه می کند ، تک تک جمله هایش برایم ارزش خواندن داشت.

اساسا چرا یک‌نفر باید در بزنگاه انقلاب ها در کشورهای گوناگون حاضر شود و روایت بنویسد ، کمی محل تامل است. آیا عنوان یک‌خبرنگار یا تاریخ دان، برای انجام این ماجرا و _تکرارش برای بیست و هفتمین بار_ کافیست؟! بازهم ارزش خواندنش را دارد.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.