یادداشت سایه عباسی

                #همسایه‌های_خانم_جان 

هنوز از طعم گوارای کتاب آخری مستم،مزه شیرین روایتی بکر از زبان پرستاری که در شهر مهربانترین پرستار عالم،از همسایه هایی پرستاری میکرد که همسرانشان تیغ به صورت انسانیت کشیده بودند.

من تا به حال کتابی در مورد مدافعان حرم نخوانده بودم.همان اول هم که این کتاب برای خواندن در حلقه معرفی شد  با دیدن تصویر روی جلد فکر کردم با داستانی از یک مادربزرگ مهربان که تنهاست و همسایه ها خانم جان صدایش میزنند و‌ دسته جمعی برای زیارت به مشهد میبردنش و آنجا او بیمار میشود طرف هستم.چون کتاب را الکترونیکی خواندم فقط عکس را سرسری دیده بودم و به نوشته های روی جلد توجه نکرده بودم.
اما وقتی شروع کردم به خواندن، متوجه شدم داستان از زبان یک مدافع حرم،یک پرستار مرد است که با انتظاری پنج ساله برای جهاد بالاخره به سوریه اعزام میشود اما بر خلاف میل باطنی اش مسئولیت بیمارستانی متفاوت به او سپرده میشود،بیمارستان زنان آن هم نه برای زنان جنگ زده سوری بلکه زنان مردان داعشی😳

قلم نویسنده مثل خیال راوی سیال است اما نه رها از هر قید و بندی،استادانه از ابتدای داستان ما را در دو زمان و دو فضا پیش میبرد تا هم نگران سمیه و فرزندانش باشیم و هم نگران زنان داعشی و اتفاقات ابوکمال.من روانی قلم خانم عرفانیان را خیلی دوست دارم و به دلم مینشیند.
#همسایه_های_خانم_جان از آن دست کتاب هایی است که وقتی شروع میکنی اش میتوانی یک نفس تا آخرش را بخوانی.جذاب و پر کشش و پر احساس.کتاب بخاطر مداح بودن راوی،در جاهای مختلف گریزی به روضه ها و ادعیه زده است که شاید مخاطب از طیف عادی را دلزده کند اما حتی آن قسمت ها هم برای من خواندنی بود و البته با هر توسل من هم داغ دلم برای عرض حوائج تازه میشد.

فکر میکنم این روایت متفاوت که روی دیگر جنگ یعنی کمک به کسانی که زمانی یاور دشمن بوده اند و تلاش برای مداوای زخمهایشان و تولد فرزندانشان آنقدر شیرینی در دلش داشته باشد که مجابمان کند چند ساعتی را پای خاطرات احسان جاویدی بنشینیم تا برایمان از پرچم همیشه در اوج کشورمان و رشادت جوانانمان و محبت مردم سوریه با اصدقا خواندن مدافعانمان و امداد های غیبی خانم جانمان بگوید و ظلم های بی حد داعش را در تمام اعمال پست فطرتانه اش نشانمان دهد که چگونه بعد از به شهادت رساندن مدافع حرم از بینی و گوشش هم نمیگذرند یا دختر شوهردار بچه دار را در مقابل چشمان پدرش به غنیمت و کنیزی میبرند و حتی مردم سرسپرده به دولت کثیف شیطانی شان را هم از دارو و غذا محروم میسازند.

#همسایه‌های_خانم_جان 
#زینب_عرفانیان
#احسان_جاویدی
#حلقه_کتابخوانی_مبنا 
#تنها_کتاب_نخون 
#با_کتاب_قد_بکش 


🌸سایه🌸
@sayeh_sayeh  کانال ایتا
        
(0/1000)

نظرات

وای،فکر می کردم فقط منم که این تصویر مادربزرگ مهربان اولین تصویرم از کتاب بود.😅😂