یادداشت گنجور کوچک
1403/4/10
این کتاب از بسیاری از جهات متفاوت بود . شیوه روایت داستان اول شخص بود و توصیفات صحنه بهتر از این نمیتونست باشه و شخصیت پردازی هم خوب بود . واقعی بودن برخی شخصیت ها هرچند که گفتگو ها تخیلی بود حال و هوای عجیبی به داستان میداد . از اون کتاب هایی بود که خواننده رو به چالش میکشه و من تمارین جاسوسی رو خیلی دوست داشتم . در کنار داستان اطلاعات کاربردی ارائه میداد :) ترجمه روان و پاورقی های خوبی داشت . در کل با اینکه راجب جنگ جهانی دوم بود زیاد نیاز به پیش زمینه تاریخی نداشت . ارجاعات زیادی به شرلوک هولمز داشت که خیلی برام دلنشین بود . نقل قول های جالبی داشت که با موضوع فصل مرتبط بود و بیشتر کنجکاو میشدم ادامه داستان رو بخونم . متاسفانه اوایلش خیلی کند پیش رفت و فکر میکنم شلوغی اون چند روز و ریدینگ اسلامپ شدنم بعد سه پایه ها باعثش بود اما به هیچ وجه حوصلم رو سرنبرد . 《قانون شماره ی یک : همیشه سعی کن همرنگ جماعت بشی . قانون شماره دو : از حمل اشیایی که جلب توجه میکنند ، پرهیز کن .قانون شماره سه : همیشه حواست جمع باشد .》 تصاویر از چپ به راست : ▪︎ تابلو سازمان اجرای عملیات های ویژه (دفتر تحقیقات میان سازمانی) ؛ خیابان بیکر شماره ۶۴ ▪︎ جلد زبان اصلی کتاب ▪︎ بمبافکنهای دورنیه دو ۱۷ آلمانی در حال بمباران وستهام ▪︎ کتابفروشی مارکس و شرکا ؛ خیابان چارینگ کراس شماره ۸۴ ▪︎ تلک ، تریر اسکاتلندی ؛ سگ ژنرال آیزنهاور ▪︎ لئو مارکس ، رئیس بخش رمزنگاری و رمزگشایی سازمان اجرای عملیات ویژه
(0/1000)
1403/4/11
0