یادداشت حامد خسروشاهی
1403/4/27
دیشب (شب شام عاشورا) "مهمانگاه" را برده بودم روضه تا قبل از شروع مجلس، آخرین روایت آن را بخوانم. ۱۵ روایت از نسبت آدمهای متفاوت در ایران امروز با امام حسین (ع)، راه او و روضه او؛ از خانم مهندسی که سر پروژه است، خانمی که بچهای را از شیرخوارگاه به فرزندی آورده، دکتر روانشناسی که با یک زن به زعم خود سهم شفا گرفته از حسین قلابی مواجه شده، مرد جوانی که سالها خادم روضه بوده و حالا سعی در فراموشی آن روزها دارد، یک زندانی سیاسی در زندان، خانمی که نتوانسته روی همسرش را به زمین بیاندازد و عاشورا را به شهرستان رفته اما معذب است، روضهای آبا و اجدادی که نمیتواند ادامه پیدا کند و... شریک ثواب روضه این شبها بودند آدمهای این کتاب. کتاب را که میخوانی درباره نسبت آدمها با امام حسین (ع) بیشتر فکر میکنی و اتفاقا مسالههای ایران امروز را بیشتر درک میکنی و کثرتی که زیر یک پرچم سیاه واحد به وحدت میرسند. این کتاب جلد پنجم از مجموعه "کاشوب" است که هرسال نشر اطراف در آستانه محرم از ۱۵قلم و صاحبقلم منتشر میکند. صد البته جلدهای نخست قطعا قویتر از بعدیها بودند و همین کتاب هم یکدست نیست و بسته به ضائقهها افراد حس متفاوتی به روایتها خواهند داشت. نام کتاب هم وامگرفته از این بیت مرحوم حجتالاسلام نیر تبریزی در شعر وداع حضرت علیاکبر ع است: من ز بهر دادن جان می روم سوی مهمانگاه جانان میروم
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.