یادداشت زکیه
رمانی پر از شخصیت های متنوع و فعال... البته این از ویژگی های داستان پردازی لئون تولستوی است. تعدد شخصیت هاي موجود در رمان تولستوی میتواند سبب سرگردانی خواننده شود، اما این در دوام خواندن و طی روایت مرتفع میشود و شما با اشخاص داستان کاملا همراه میشوید. در کل نمی توانم تولستوی را دوست نداشته باشم. هرچند تمام آثار او در یک اندازه و قامت نیستند، اما همگی از جمله آثار درخشان ادبیات کلاسیک به شمار میآیند. آنا کارنینا زنی صاحب کمال و صاحب جمال است که با خود بسیار صادق است. کتاب با این جمله کوبنده آغاز میشود: خانواده های خوشبخت همه مثل هماند، ولی خانواده های شوربخت، هریک بدبختی خاص خود را دارند. زنی که میداند انتخاب و عملش خلاف اخلاق اجتماعی و فردی است و به نوعی گناه آلود است ولی فرصت زیستن، آنگونه که مطلوب و گواراست، را مغتنم میشمرد و در عین حال رنج این گزینش را برخود هموار میدارد. تولستوی شخصیت آنا را بهگونه ساخته و پرداخته که آدمی میان سرزنش و ترحم بر او بر سر دو راهی میماند. و این همان دوئالیتی اخلاق است که تفلسف در آن از علاقهمندی های تولستوی است. به نظر من سروش حبیبی افتخار بهترین ترجمه از آثار تولستوی را از آن خود کرده.
3
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.