یادداشت نیما اکبرخانی

                شیرین و تلخ
اصولا کتابی که داستان به جنگ رفتن عده ای جوان و نوجوان باشه با آن همه انرژی و زندگی و صادقانه نوشته بشه، چون همه می‌دونیم که توی جنگ حلوا خیر نمی‌کنن اون وقت دوتا حس متضاد رو با هم قاطی می‌کنه و به خورد خواننده‌ش می‌ده. شیرین و تلخ مثلا یا تند و خنک. چیز باحالیه، امتحان کنید این‌جور کتاب ها رو مثل بستنی فلفلی می‌مونه.
این کتاب هم یک نمونه‌ی ناب و اصیل از مثالیه که بالا گفتم.، حرف نداشت، هم خندیدم حسابی و هم از ته دلم آه کشیدم و صفحاتی خیلی شیرین و پشتش صفحاتی جگر سوز  و بعد دوباره و دوباره دقیقا مثل خود زندگی.
ویژگی خاص کتاب هم اینه که خیلی بی تعارف نوشته شده و جسته و گریخته چیزهایی رو گفته که بقیه اغلب سعی می‌کنن سانسورش کنن. تا مثلا احترام بزارن به جبهه و انقلاب و ...
کتاب خیلی بی تعارفه واقعا.
نهایتا سلامت باشی آقای داوود آبادی ، خیلی به من خوش گذشت و خوش به حالت که داستان تولد تا اوایل جوونیت این قدر زیباست.
بخوانید خوش می‌گذره واقعا.
ریویو در روزهای کرونایی :))))))
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.