یادداشت Sana ch
1403/12/15
گاهی تاریخ را فاتحان مینویسند، گاهی قربانیان، اما خاطرات یک ضدقهرمان روایت کسی است که نه قهرمان بود، نه قربانی، بلکه فقط تلاش کرد زنده بماند. این کتاب، که از دیدگاه یک روشنفکر لهستانی در میانهی آتش جنگ جهانی دوم روایت میشود، تصویری تلخ و بیرحمانه از سقوط ورشو، اشغال نازیها، و در نهایت حضور شورویها ارائه میدهد. اما چیزی که این اثر را خاص میکند، صرفاً روایت جنگ نیست؛ بلکه نگاه پوچگرایانه، بیاحساسی و حتی گاهی شرمآور راوی است. او نه یک میهنپرست است، نه یک مبارز، بلکه صرفاً یک ناظر ترسو و منفعل که به دنبال بقای خودش است. شاید همین نکته است که خواننده را بین همدردی و انزجار نگه میدارد. آیا این مرد، تنها یک بازماندهی بیگناه است که در دنیایی پر از خشونت گیر افتاده؟ یا یک همدست خاموش که بیعملیاش او را در جنایات شریک میکند؟ زبان کتاب، ساده اما برنده است. نویسنده بدون اغراقهای حماسی یا شعارهای ایدئولوژیک، جنگ را از زاویهای نشان میدهد که کمتر در ادبیات دیدهایم: از چشم کسی که هیچ علاقهای به قهرمان شدن ندارد. اگر به روایتهای متفاوت از تاریخ، انسانهایی که در خاکستری بین خوبی و بدی سرگردانند، و داستانهایی که در مرز بین بزدلی و عقلانیت حرکت میکنند علاقه دارید، خاطرات یک ضدقهرمان کتابی است که باید خوانده شود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.