یادداشت سارا مستغاثی

                اولش که دیدم این کتاب چاپ شده، فکر کردم که یک روزی می خوانم ش. مثل ده ها یا صدها کتاب دیگری که در نظرم هست بخوانم شان. حداقل فکر کردم نخل و نارنج نویسنده را قبلش بخوانم، ببینم اصلا قلمش را می پسندم، بعد بروم کتاب بعدی نویسنده را بخرم! 
تا این که شنیدم داستان ش چیست! داستان ارتداد روندی از تاریخ است که در آن سال پنجاه و هفت انقلاب نمی شود.
من یکی از طرفداران این سبک از داستان نویسی م. (که تازگی فهمیدم ژانری است به اسم تاریخ جایگزین) البته تا اسم این جور داستان ها را می شونم یاد شرک 4 می افتم:) خلاصه این که تا داستانش را شنیدم، در همین روزهای قرنطینه سفارشش دادم و خواندم.

شروع به خواندن که کردم، چون خیلی ادبیات نادر ابراهیمی را داشت لجم گرفته بود که در نوع روایت داستان ضعف پیدا کنم و امتیاز کمتر بدهم. همه ش دنبال این بودم که جملاتش جایی در ذوق زننده باشد. ولی نبودند. خوب نادر ابراهیمی بود و خوب به داستان نشسته بود.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.