یادداشت محدثه سلمانی

                این کتاب داستان جنگه. جنگ با شرایط. در کل داستان جذاب بود. اینکه دختره همچین عضو حیاتی ای رو از دست بده. درد های فانتومی ش خیلی جذاب بود. کتاب رو جوری روایت می کرد انگار طرف خودش همچین اتفاقی رو تجربه کرده اونجا که داشت آرزو می‌کرد که کاش دستش قطع می‌شد ولی بعد به دستش نگاه کرد و فهمید بدون دست نمیشه. اینکه خودش به آدم های معلول تو مدرسه توجه نمی کرد و بعد وقتی خودش رو ویلچر بود از این قضیه زجر می کشید. وقتی اون پای دوندگی رو براش گذاشتن من انتظار داشتم که خودش تو یه مسابقه شرکت کنه و برنده شه ولی به محض اینکه تونست بدوئه 16 کیلومتر برای دوستش دوید. این خیلی ارزشمند بود. به هرجال این کتاب پر از حس خوب دوستی و جنگیدن برای دوستی بود. حس دویدنش خیلی واقعی توصیف شده بود من خودم یه مدتی دونده بودم. در آخر باید بگم که واکنش مامان اون دونده ی رو مخ و از خود راضی به کار ها و حرف های دخترش جالب بود. عااااااشق این کتابم و به همه پیشنهادش میکنم
این یادداشت رو خواهر 14 ساله نوشته
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.