یادداشت مبیناامامی

ارمیا
        روزی که ارمیا را امانت گرفتم،انگار روی کتاب آب ریخته باشد،موج دار شده بود.
برگه ها را که ورق میزدی،صدایشان در می آمد.
همین الان ارمیا تمام شد.
 میدانم اگر بشود صفحات کتاب را مزه مزه کنم،طعم شوری میدهد و بوی خاکهای جنوب...
#چند_از_چند
#اولین_کتاب۱۴۰۳
      
1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.