یادداشت
1402/3/24
کتاب جالب و آموزنده یی بود. دستور العمل های ساده و قابل فهمی داشت که به نظرم هر کسی قادر به اجرا کردنشون هست. هدف کتاب اینه که به شما آموزش بده چطور عادت های بد رو ترک و در مقابل عادت های خوب ایجاد کنید فرایند عادت درون مغز ما یک چرخه سه مرحله ای داره. ابتدا نشانه یا انگیزه است، عاملی که به مغز شما می گوید که در حالت خودکار قرار بگیرد و از کدام عادت استفاده کند. بعد از آن مرحله معمول انجام رفتار یا روتین است که می تواند فیزیکی، ذهنی یا احساسی باشد. در نهایت پاداشی قرار دارد که به مغز کمک می کند تا بفهمد آیا چرخه خاصی ارزش آن را دارد که برای آینده به خاطر سپرده شود یا خیر .این گونه حلقه عادت شکل میگیرد حالا چرا عادتها انقدر قوی هستند؟! چون اشتیاق و تمایل ایجاد می کنند. و چون بیشتر اوقات این تمایلات تدریجی ظاهر میشن ما از وجودشان بی اطلاعیم و اغلب نسبت به تاثیرشان ناآگاه هستیم. وقتی آگاه باشیم که عاد تها چگونه کار می کنند در راه تغییر آنها قرار خواهیم گرفت اگر بخواهید عادتی را تغییر دهید، باید یک روتین جایگزین پیدا کنید، و وقتی که به عنوان عضوی از یک گروه برای تغییر تعهد بدهید، احتمال موفقیتتان به طور چشمگیری بالا میرود. برای اینکه عاد تها به طور دائمی تغییر کنند، افراد می بایست باور کنند که تغییر امکانپذیر است بزارین در آخر مثالی از کتاب برای جایگیزینی یک عادت ناخوشایند بزنم تا بهتر متوجه بشین مندی بیشتر عمرش، ناخنهایش را جویده بود و آنها را آنقدر گاز میگرفت تا اینکه از انگشتانش خون جاری میشد.درمانگر مندی را با یک تکلیف به خانه فرستاد: یک کارت یاداشت همراه خودت داشته باش و هر بار که فشاری در انگشتانت احساس کردی، یک علامت روی آن بگذار. او هفته بعد با بیست و هشت علامت برگشت. بعد درمانگر به مندی چیزی را یاد داد که «پاسخ رقابتی » نامیده میشود. هر گاه او احساس فشار در نوک انگشتانش میکرد، به خودش میگفت که می بایست فورا دستانش را در جیبهایش یا زیر پاهایش بگذارد، یا مداد یا چیز دیگری بردارد تا گذاشتن انگشتانش در دهان غیرممکن شود. بعد قرار شد مندی به دنبال چیزی بگردد که یک محرک سریع فیزیکی - مثل مالیدن بازویش یا زدن بند انگشتانش به یک میز تحریرفراهم می کرد، هر چیزی که باعث تولید یک پاسخ فیزیکی می شد. مندی با تکلیف جدیدی به خانه فرستاده شد: «کار با کارت یادداشت را ادامه بده، ولی وقتی احساس فشار در نوک انگشتانت میکنی، یک علامت تیک و وقتی با موفقیت عادت را کنترل میکنی، یک علامت # بزن. » هفته بعد، مندی ناخنهایش را فقط سه بار جویده بود و هفت بار از پاسخ رقابتی استفاده کرده بود. او به خودش با مانیکور کردن جایزه داد. بعد از یک ماه عادت ناخن جویدن از بین رفته بود. یک عادت جای دیگری را گرفته بود <img src="http://www.upsara.com/images/cuq5_untitled.png"/>
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.