بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت احسان

احسان

1401/04/26

                این کتاب شامل هفت نظریه درباره دین است که قرار است به دو سؤال پاسخ دهند:
	1) دین چیست؟
	2) منشأ دین چیست؟
هر پاسخی به این دو پرسش لاجرم از منظری است یعنی چه بخواهیم چه نخواهیم با یکسری پیشفرض ها به سراغ این دو پرسش می رویم، مثلاً پاسخ ادیان ابراهیمی به این دو سؤال با پیشفرض گرفتن حقانیت آموزه های دینی است که کمابیش همه آن را می دانیم:
	1) دین مجموعه ای از عقاید درباره ی حقایق هستی و انسان است و همچنین برنامه ای است عملی برای انسان ها تا به سعادت دنیا و آخرت برسند.
	2) منشأ دین خداوند است که اراده کرده تا انسان ها را به سمت سعادت هدایت کند.

اما در این کتاب پاسخ های دیگری بررسی می شود پاسخ هایی که دیگر حقانیت دین را پیشفرض نمی گیرد و اساساً بنا ندارد هیچ موجود یا نیروی ماورایی را در تحلیل خود دخالت دهد.
منظرهایی که تکیه گاه چهار نظریه اول کتاب اند عبارتند از:
	1) یافته های مردم شناسی و قوم نگاری های اقوام بدوی و بومی مناطق دورافتاده(ادوارد بارنت تیلور و جیمز فریزر)
	2) یافته های روانکاوی(زیگموند فروید)
	3)  نظریه نزاع طبقاتی(کارل مارکس)
	4) اهمیت بنیادین جامعه/قبیله برای انسانها(امیل دورکهایم)

اما خیلی زود تمام این چهار نظریه به تقلیل گرایی کارکردگرایانه متهم شدند. یعنی هر کدام بدون داشتن داده ها و شواهد کافی و صرفاً بر اساس مجموعه ای از حدس و گمان مدعی شده اند منشأ تمام ادیان در طول تاریخ بشر چیزی است که در نظر دارند.
سه نظریه آخر کتاب به طرفداران این ایده که «نمی توان به آن دو سؤال پاسخ کلّی داد» اختصاص دارد.میرچا الیاده، ایوانز پریچارد و کلیفورد گیرتز، این سه هر کدام فقط تاریخ دینداری اقوام مختلفی را بررسی کرده اند و تلاش کرده اند از دادن نظریه ای برای تحلیل تمام ادیان خودداری کنند.

ضمناً ویرایشی که ترجمه شده شامل هفت نظریه است، ولی در ویرایش اخیر به ده نظریه افزایش یافته است. در مورد ترجمه هم باید بگویم با اینکه غلط های زیادی دارد و بعضاً معادل های خوبی انتخاب نشده اما قابل قبول است.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.