یادداشت نرگس عمویی

تصرف عدوانی: داستانی درباره ی عشق
        از همون اوّل تو صفحه‌ی اول کتاب، تعریفی که از "تصرف عدوانی" خوندم( که یعنی هرکس به شکل غیرقانونی، مالی را از تصرف دیگری بی‌رضایت او خارج کند، به اتهام تصرف عُدوانی محاکمه خواهد شد.)، خیلی انتظارم ازش بالا رفت. چون از طرفی میدونستم داستان عشق و عاشقیه و با توجه به تعریف، به جای "مال تصرف شده"، یه آدم می‌دیدم.
ولی خب زیادم اینطورا نبود:))
وقتی دوستم می‌خواست بهم بدتش، گفت داستان کراش زدن‌های مائه:)) ولی نه والا، این دیگه خیلی مراتب بالاتری از یک کراش و حس به یک نفر بود.
هر رابطه‌ای که یک طرفه باشه، و نه حتی حتما رابطه‌ی بین زن و مرد، رابطه‌ی بین دوست، به همین شکله. و نویسنده عالی حالات و احساسات و نگرانی‌های فردی که رابطه‌ای رو یک‌طرفه جلو می‌بره، بیان کرده بود. یعنی همه داشتن تو زندگیشون و همه قادر به درک و لمس جملات توی کتاب هستن.
ولی خب، اون وسط مسطا، هی بحث‌های فیلسوفانه راه می‌افتاد که واقعاً بعضی وقت‌ها نابه‌جا می‌دیدمشون. یعنی هر قدر این آدم(هوگو) فرهنگی و تو خط هنر قرار بود باشه، با هر جمله‌ای که تو بحق‌های فلسفی‌شون می‌گفت، الکی‌تر و ناجالب‌تر به نظر می‌رسید که این همونه که آدم موقع عاشقی کور و کر می‌شه:)) که یعنی در حالت عادی، تو این آدمو حتّی نمی‌تونی تحمل بکنی.
متن خیلی روون بود، شاید هم روون ترجمه شده بود البته.
فقط جلدشو نمی‌دونم چرا این ریخته که اولش که زیاد از محتوای کتاب نمی‌دونستم، ازش می‌ترسیدم:))
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.