یادداشت مجید اسطیری

                تحلیلی مختصر و مفید از اوضاع سیاسی اجتماعی ایران در سپیده دم انقلاب اسلامی.
فوکو بسیار امیدوارانه به انقلاب ایران نگاه میکند و تصریح میکند که این انقلاب هیچ شباهتی به هیچ انقلاب دیگری در هیچ نقطه از جهان ندارد و بسیار جالب 
 است که اعتراف میکند غربی ها نه تنها شناختی از مناسبات پیچیده قدرت، روحانیت و مردم ندارند بلکه حتی صلاحیت توصیه کردن به ایرانی ها را هم ندارند. به شخصیت امام خمینی مانند یک قدیس نگاه میکند که بیش از آنکه به فکر آسمانها باشد به فکر زمین است. دین را بازیگر اصلی عرصه تحولات ایران در انقلاب میداند و ... من چرا بگویم، کتاب کوچکی است که در عرض چند ساعت میتوانید بخوانیدش.

#میشل_فوکو در باره زلزله طبس در سال 57 و ده سال قبل از آن زلزله فردوس و ساختن شدن شهر اسلامیه، در کتاب «ایرانیها چه رویایی در سر دارند»، در همان آغاز و زیر عنون ارتش: زمین وقتی می لرزد (ص 9) می نویسد:

در حاشیه دو کویر بزرگ ایران که مرکز ایران را فرا گرفته اند زمین این روزها لرزیده است. طبس و چهل دهکده از میان رفته است. درست ده سال پیش از این، [1347 فردوس در همین ناحیه از صفحه زمین محو شد، اما روی این زمین ویران شده دو شهر، به چشم و همچشمی هم، از زمین سبز شد. انگار در ایرانِ شاه، یک مصیبت نمی تواند تنها به یک تولد نو منجر شود. یک طرف شهر دولتی است، شهر وزارت مسکن و مقامات عالیه، اما کمی آنسوتر صنعتگران و کشاورزان هم، به رغم همه برنامه ریزیهای رسمی، شهر خود را ساخته اند: با هدایت یکی از روحانیون پول جمع کرده اند، زمین را به دست خود کنده، و ساختمان ساخته اند، آبراهه ها و چاهها راه راه انداخته اند و مسجدی بنا کرده اند. از همان روز اول هم پرچم سبزی برافراشته اند. شهر جدید اسلامیه نام دارد. روبه روی حکومت و بر ضد او. هنوز ده سال نگذشته است...
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.