یادداشت مصطفا جواهری
1402/11/13
{خلقت ما یک ضعف دارد. همانطور که میتوانیم چشمهایمان را ببندیم که بعضی چیزها را نبینیم، کاش میشد گوشهایمان را هم ببندیم تا بعضی چیزها را نشنویم.} بهترین رمانی است که امسال و ای بسا در سهسال اخیر خواندهام. برخی از مردم منطقهٔ باسک، مشترک بین اسپانیا و فرانسه جداییطلب و علاقمند به کشوری جداگانه بودند. در حدود سالهای ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۸ میلادی، گروهک مارکسیستی «اتا» با هدف مبارزه با حکومت اسپانیا رو به مبارزهٔ مسلحانه میآورند. دیار اجدادی، روایت زندگی دو خانوادهٔ دوست و صمیمی در طی این سالهاست. پسر یکی از دو خانواده عضو اتا و پدر خانوادهٔ دیگر، توسط اتا ترور میشود و پیچیدگی و رازآلودگی وارد روابط این دو خانواده میشود. فارغ از مایهٔ داستانی-تاریخیِ غنی کتاب، با یک فرم شاهکار روبرو هستیم. زاویهدیدهای متغیر، شخصیتپردازیهای چیرهدستانه، پیرنگ استادانه و پایانبندی دلچسب در کنار ترجمهٔ درخشان آقای شفیعینسب، اثری خواندنی را به مخاطب تحویل میدهد. و چقدر که طرح جلد و صحافی نشر خوب، مطلوب بود. انشاءالله یک یادداشت مفصل بر این کتاب خواهم نوشت. عجالتا بسیار بسیار توصیهاش میکنم.
(0/1000)
نظرات
1402/11/13
خیلی خوبه رمانهایی که هستهی اولیه تاریخی داره.تا حالا هرچی خواندم راضی بودم.انشالله بشه اینم بخوانم
1
2
1402/11/14
چه رمان گمنامی! تو کل بهخوان فقط خودتون خوندید!! ولی خب با این تعاریف لازم شد که بخونم...
2
0
1403/7/30
فقط با عالی بودن صحافی مخالفم. کتاب من یه بار از روی تخت افتاد، جلد جلویی کامل جدا شد از کاغذها
0
مصطفا جواهری
1402/11/13
0