یادداشت زهرا دشتی

                کتاب لنگرگاهی در شن روان در برگیرنده شش مواجهه با سوگ و مرگ است. چهار مورد روایت از افرادی که درگیر سوگ عزیزان‌شان شدند، یک مجموعه از نامه‌هایی پیرامون مرگ نزدیکان گیرنده یا فرستنده و در نهایت جستاری تحت تاثیر سوگ در مورد زندگی. اگر از نامه ‌های راینرماریا ریلکه و جستار رالف والدو امرسون که بگذریم چهار روایت مربوط به سوگ به شدت همذات پنداری را بر می انگیزند، به ویژه اگر خواننده تجربه سوگ نزدیکان و عزیزانش را داشته باشد. 
نکته جالب این روایت‌ها این بود که احساسات، شیوه رفتار و برخورد با سوگ، بسیار آشنا بود. همان پریشانی، همان پرداختن وسواس گونه به کارهای عادی، همان اضطراب ناگهانی بعد از بیداری و ... اما جالب اینجاست  که نتیجه‌گیری روحی و عاطفی اما، متفاوت و گاه غیر منتظره است. 
روایت‌ها و دو متن دیگر، همه ترجمه هستند و از فرهنگ‌های نسبتا متفاوت اما جالب این جاست که درد، برای ما آشناست، شدت سوگ غریبه نیست، انگار خود ما هستیم که با این درد، این سوگ، مواجه شده‌ایم. نکته جالب دیگر این روایت‌ها این است که در همه روایت‌ها، روایت‌گر، خود نویسنده و ماجرایی درگیری یکی نویسنده با سوگ است. یعنی کسی که قدرت بیان و مکتوب کردن اندوهش را داشته است.
ترجمه روان و خوشخوان، ویراستاری خوب، فونت، کمی ریز، و صحافی افتضاح! 
در پایان کتاب با فهرست اسامی خاص به زبان انگلیسی جهت جستجو و ... موجود است.
اگر به تازگی با سوگ روبرو شده‌اید، یا تمایل دارید با این ورطه تاریکی و نور، روبرو شوید، خواندن این کتاب برای شما خالی از لطف و فایده نخواهد بود.
این کتاب با ترجمه خانم الهام شوشتری زاده ، توسط نشر اطراف چاپ و روانه بازار شده است.
روایات این کتاب (غیر از جستار و نامه ها) از افراد زیر است:
چیماماندا انگزی آدیچی
جویس کرول اوتس
جون دیدیون
الکساندر همین
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.