یادداشت فاطمه نریمانی
1403/8/23

"پیرمرد گفت: بهش فکر کن. چشمهات رو دوباره ببند و درست بهش فکر کن. دایرهای که مرکزهای زیادی داره، ولی محیط نداره. مغزت برای فکر کردن به چیزهای سخت آفریده شده. برای اینکه کمکت کنه به جایی برسی تا چیزی رو بفهمی که اولش نمیفهمیدی. نمیتونی تنبل و سر به هوا باشی. زمان حال زمان حیاتیه. چون تو همین لحظه است که مغز و قلبت شکل میگیره و متبلور میشه." دایرهای با مرکزهای متعدد اما بدون محیط... به نظرم این تصویری است نمادین از پیچیدگیهای درونی و ظرافتهای زندگی و خود انسان. انگار که دایره با مرکزهای متعدد نشاندهندهی تنوع و کثرت تجربهها و هویتهای فردی است؛ هرکدام از این مراکز میتواند یک بخش از هویت و احساسات فرد باشد. اما اینکه این دایره محیط ندارد، میتواند نشاندهندهی بیپایانی یا عدم محدودیت آن باشد؛ یعنی انگار هر چقدر هم که بخواهیم جنبههای مختلف خود را کشف کنیم، باز هم محدوده مشخصی برای آن وجود ندارد. این همان پیچیدگیهای درونی فرد است که هیچگاه به یک محدوده مشخص یا پایانی نمیرسند. در ادامه همین بخش از کتاب به این اشاره میکند که تلاش برای فهم این مفاهیم به نوعی کند و کاو عمیق در زندگی است، و با این سختیهاست که میتوانیم به "خامهی خامه" یا جوهر اصلی زندگی برسیم. یعنی برای دستیابی به درک عمیق از خود، باید از سطحیات عبور کرده و وارد لایههای عمیقتر شویم. این اندیشه به ما یادآوری میکند که فهم زندگی و هویت، کار سادهای نیست و نیاز به تأمل و تفکر عمیق دارد. تا اینجایی که من خواندم برداشتم از متن کتاب اینگونه بود. شخصیت اصلی داستان به نوعی صحبت میکند و افکارش را بیان میکند که ما را وارد فضای کتاب و کششی عمیق میکند. تا اینجا لذت بردم از شخصیت پردازی ها. موراکامی در این کتاب به سبک ساده و مینیمالیستی همیشگی خود پایبند است. داستانها اغلب با لحنی شخصی و صمیمی روایت میشوند، گویی راوی با خواننده گفتوگوی مستقیم دارد. استفاده از اولشخص مفرد بهعنوان فرم روایی باعث میشود مخاطب بیشتر با احساسات، خاطرات و دنیای ذهنی شخصیتها ارتباط برقرار کند. در این کتاب هم داستانها در مرز میان واقعیت و خیال حرکت میکنند. عناصر فراواقعگرایانه در کنار جزئیات روزمره، دنیایی اسرارآمیز خلق میکنند که از ویژگیهای برجسته سبک موراکامی است. این کتاب مجموعهای از لحظات تأملبرانگیز و گاه نوستالژیک است که مخاطب را به دنیای درونی شخصیتها میبرد. اگرچه ممکن است بهاندازه رمانهای بلند موراکامی پرماجرا نباشد، اما ارزش آن در ظرافت روایی و توانایی نویسنده در خلق لحظات انسانی بیهمتا نهفته است. و در آخر کتاب «اول شخص مفرد» اثر هاروکی موراکامی برای علاقهمندان به داستانهای کوتاه، مینیمالیستی و تأملبرانگیز مناسب است. اگر به مضامینی همچون هویت، خاطرات، عشق، تنهایی و معنای زندگی علاقه دارید یا طرفدار ادبیات ژاپن و سبک روایی شاعرانه و نمادین موراکامی هستید، این کتاب انتخاب خوبی خواهد بود. همچنین، برای کسانی که از پایانهای باز و ارجاعات هنری و فرهنگی (مانند موسیقی و ادبیات) لذت میبرند و به دنبال تجربهای آرام و فلسفی در ادبیات هستند، مطالعه این اثر توصیه میشود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.