یادداشت فاطمه

فاطمه

فاطمه

1403/5/22

ابوالمشاغل
_به نام خد
        _به نام خدا_
ابن مشغله و ابوالمشاغل داستان زندگی خودنوشت آقای نادر ابراهیمیه. ابوالمشاغل رو بیشتر از ابن مشغله دوست داشتم. چون به نظرم پیچیدگی کمتری داشت یا حداقل اینطور بود که من راحت‌تر و بهتر منظور و حرف آقای ابراهیمی رو می‌فهمیدم.
ولی با این کتاب علاقه‌ام به آقای ابراهیمی و قلم خاصشون بیشتر شد. کتاب‌های دیگه‌ای ازشون خوندم مثل "یک عاشقانه‌ی آرام"، "بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم"، "ابن مشعله" و همین کتاب. اما حسّم به این کتاب متفاوت از دیگر کتاب‌هاشون بود.
البته من این کتاب رو یک کتاب زندگینامه‌ای ندیدم. بیشتر برای من اینطور بود که انگار نویسنده افکار و خاطراتش رو خیلی صمیمانه در ایوان یک خانه‌ی قدیمی، نشسته روی یک صندلی چوبی، با همراهیِ چای داغ معطر بیان می‌کنه و این همون چیزیه که کتاب رو برای من لذت‌بخش کرد.
جاهای زیادی از این کتاب بود که با خوندن جملات شگفت‌زده شدم و دنبال قلم و کاغذی برای نوشتنشون بودم. بارها این اتفاق افتاد که در حین خواندن از خودم می‌پرسیدم که واقعا این مرد با این تفکرات و قلم بی‌نظیر تسلیم مرگ شده و دیگه نمی‌نویسه؟ در حالی که اونقدر زنده به نظر میرسه که مرگ غیرقابل باوره.

ممنونم آقای ابراهیمی.

*حس این عکس برام نزدیک‌ترین به این کتابه. هنوز از ایوان یک خانه‌ی قدیمی عکسی نگرفتم:)
      
119

14

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.