یادداشت سید عرفان

                کلاغ های سمفونی مردگان مدام می گویند برف برف
حالا فهمیدم علتش رو!!! برف به آذری میشه قار... 
قارقار... برف برف

سمفونی مردگان عباس معروفی تقابل سنت و مدرنیته بود 
_تعصبات شدید و پوچ 
_جاده ی روان و مستقیم به مقصد متلاشی شدن خانواده ی سنتی
_جنون 
_مرگ تدریجی
_حب مال 
_برادرکشی 
_ گونی های پسته و تخمه 
_ اردبیلِ پر از قارقار... ببخشید برف برف 
و روایت  ذهن یک دیوانه ی عاقل به نام آیدین اورخانی


 باید اقرار کنم به وجد اومدم از این همه هنر و ظرافت 

نمیدونم آیا باقی آثار ایشون هم همینطور شاهکار است یا نه 
اما مطمئنم سمفونی مردگان از همه شون حداقل یک پله بالاتره 
همین🙂


        

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.