یادداشت ابراهیم خالیدی

                من این کتاب رو برای سومین بار خوندم. درک کتاب برای من در هر بار متفاوت بود. بار اول با فلسفه سارتر اصلا آشنایی نداشتم و این باعث میشد آنچه یادمه فقط دنبال چیزهایی بودم که دوست داشتم توش پیدا کنم، بار دوم هم همینطور. این دفعه متفاوت بود، آشنایی کمی با فلسفه سارتر کمکم کرد با تعمق بیشتری بخونمش و توش مسائلی چون آزادی، اختیار، مسوولیت و اومانیسم رو توش ببینم اما به آخر کتاب که رسیدم باز هم آنچنان که گویی به درکش واقف نشدم. اهداف، دیالوگها، تصمیمات و کنشهای شخصیتها بسیار جالب در خدمت نمایان شدن شخصیت ها دراومدن. دودلی در انتخاب، به عواقب تصمیم اندیشیدن، یه جوری تقصیر کاری که انجام میده گردن کس دیگه انداختن و... خیلی خوب به نمایش گذاشته میشه. با اینکه همیشه خواننده میخواد در ذهنش شخصیت مثبت و منفی از نظر اخلاقی رو تجسم کنه اما برای من اینها در شیطان و خدا زیاد قابل تفکیک نبودن، به غیر استثنا کمی. در کل من این کتاب رو جزو آثاری میدونم که حتما باید خونده بشه اما با توجه به تجربه خودم توصیه م اینه که قبل اون  اگه با اگزیستانسیالیسم سارتری آشنا باشین خیلی براتون لذت بخش تر میشه. 
        
(0/1000)

نظرات

واقعا غبطه‌برانگیز است مطالعهٔ چندبارهٔ یک اثر.🤝