یادداشت محمدامین اکبری

                هوالحق

و باز هم شاه‌قاسم هاشمی‌نژاد
باز هم لذّت وافر از ادبیات، فارغ از اینکه در چه شکلی باشد در قالب متون عرفانی قرون گذشته ادبیات اسلامی-ایرانی باشد، متن پهلویِ کارنامه اردشیر بابکان باشد، داستان جنایی قرنِ بیستیِ ریموند چندلرِ آمریکایی باشد، یا در قالبِ شعرِ موجِ نو معاصر باشد، یا منظومه تی اس الیوتِ انگلستانی یا کتابِ ایوبِ عهد عتیق یا نقدِ جدی ادبیات داستانی معاصر باشد یا چه میدانم داستان جنایی باشد که در آستانه سالهای انقلاب در تهران می‌گذرد، بدون اینکه نویسنده خبر داشته باشد انقلابی پیش روست بدون اینکه بخواهد دم از خلق و توده بزند یا در رمانش پُزهای روشنفکری بدهد، حتما باید هاشمی‌نژاد باشی حتما باید دیوانه ادبیات باشی، بر هر زمینی قدم بزنی، در هر زمینه‌ای قلم بزنی: شعر، داستان، نقد، تصحیح، ترجمه و ...
.
شاید راهت را گم کرده باشی که مدام به این در و آن در میزنی شاید اگر انرژی و استعدادت را صرف یک حوزه می‌کردی الان خیلیها می‌شناختندت یا شاید اگر در گروه و دسته‌ای بودی اینقدر غریب نمی‌ماندی اینقدر غریب نمی‌رفتی
حداقل شاهکارت فیل در تاریکی بیشتر دیده می‌شد. در این چهل سال به چاپهای متعددی می‌رسید ولی خب وقتی که دیوانه ادبیات باشی فارغ از مناسبات معمول باشی و از طرفی خلق و خویِ درویشی داشته باشی چه نیازی داری به دیده شدن، چه نیاز داری به اینکه کتابت به چاپهای متعدد برسد. اصلاً به جایی می‌رسی که خودت هم باورت می‌شود که یکی از شاهکارهایت اصلاً لیاقت حضور در کارنامه ادبیت را ندارد در مقدمه‌اش می‌نویسی:
.
《به خواننده کتاب صادقانه اعتراف می‌کنم که تا همین اواخر کتاب فیل در تاریکی را کم و بیش از دایره آثار قلمی خودم بیرون گذاشته بودم》
.
ولی خب شاه قاسم جان چه بخواهی چه نخواهی بالاخره مخاطب دستت را می‌خواند، مشتت را باز می‌کند کتابهایت را می‌خواند بعد از چهل سال شاهکارت -یگانه رمانِ جنایی ادبیات فارسی- منتشر می‌شود علی رغم گرانی کتاب در دو روز دویست نسخه‌اش خریده می‌شود.
.
البته خودت در پایانِ مقدمه‌ات که شش ماه قبل از مرگت نوشته‌ای به این نکته اذعان می‌کنی:
.
《اکنون که با چاپ و انتشار دوباره، فیل در تاریکی مجدداً به دایره‌یِ آثار قلمیِ من راه می‌یابد، رودربایستی را کنار بگذارم و از کتاب مقدّس عبارتی را برای بیان مقصودم به وام گیرم: "سنگی که معماران روزی دور افکنده بودند به خواستِ خدا آرایش ایوان شود.》

والسلام
        
(0/1000)

نظرات

سلام و درود.
آقای محمدامین اکبری، لذت بردم از متن زیبایت برای نویسنده ی فقید کشورمان.
لطفا در مورد کتاب‌ها بیشتر بنویس.
1
ارادتمندم
لطف دارید
چشم 
آفرین. هر قدر سعی کنی خودت نباشی در متن بیشتر خودت هستی و این دلنشین تر است.