یادداشت alef
کلت 45: روایت زندگی یک خانواده ایرانی است در دهه های 50 و 60 شمسی. که دست حوادث و یا به قول نویسنده حفره بلا آنها را از هم جدا می کند و باعث می شود هر یک از اعضای خانواده زندگی ای متفاوت از یکدیگر را پشت سر بگذرانند ولی در نهایت به یکدیگر برسند. ولی به دلیل اعتقادات و روحیات مختلفی دینی و سیاسی خود پس از سالها جدایی از یکدیگر حالا با هم اختلافاتی پیدا کنند و در این برخوردها اتفاقاتی می افتد که خواننده را شگفت زده می کند.😳😟 در این کتاب می توان با سازمان مجاهدین خلق و رفتار و اخلاق و آرمان های اعضا آن و نوع تسلط فکری رهبران آن بر اعضای خود، می توان آشنا شد. آرمانهایی که اعضای سازمان به خاطر آنها حتی حاضرند از خانواده و عزیزترین کسان خود نیز بگذرند. موضوع اصلی و نوع پیش بردن داستان و البته نوع روایت که از زبان دانای کل بود برای من جذاب بود. بسیار بهتر از کتابهایی از این دست پسندیدم.☺️
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.