یادداشت زینب لطفعلی‌خانی

اگر شبی از شب های زمستان مسافری
        هیچوقت طرفدار پر و پا قرص هزار و یک شب نبوده‌ام... منطق روایت در روایت جالب است اما برای من کمی ملال‌آور...
نویسنده‌ی این کتاب هم همین منطق را در پیش گرفته... شاید کتاب برای یک رمان‌خوانِ حرفه‌ای که مدام به دنبال خواندن شروع‌هایی متفاوت است جالب باشد. احساس من این است که نویسنده برای نوشتن یک رمان واقعاً درگیری زیادی داشته و برای حل این معضل، تن به این پیچیدگی داده است. پایان رمان به نظرم سرهم‌بندی شده و توجیه آن هم بهره‌گیری از پایان‌بندیِ روایت‌های دنیای قدیم است. مثل فیلم فارسی با عروسی تمام شد. این توجیه تا حدود زیادی به داستان می‌نشیند اما من را به عنوان «خواننده» اقناع نکرد.
      
832

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.