یادداشت زکیه

زکیه

1400/10/21

                برش:
"یک بار است زندگانی. یک بار. 
همان یک بار که نسیم صبح را به سینه فرو می‌دهیم، همان یک بار که عطش خود را با قدحی آب خنک فرو می‌نشانیم، همان یک بار که سوار بر اسب در دشت تاخت می‌کنیم، یک بار.. یک بار و نه بیشتر. 
بعد از آن دیگر تمام عمر را ما دنبال همان چیزها می‌دویم، بعد از آن دیگر تمام مدت را به دنبال همان طعم اولینِ زندگانی هستیم. در پی لذت اول. سیب را به دندان می‌کشیم تا طعم بار اول را در آن بیابیم، آب را سر می‌کشیم تا لذت رفع عطش بار اول را پیدا کنیم. در آب غوطه می‌زنیم تا به شوق بار اول برسیم و نسیم را می بلعیم تا نشانی از آن اولین نسیم بیابیم. 
زندگانی یک بار است، در هر فصل..." (کلیدر،۱و۲)

کلیدر رو نمی‌خونید... زندگی می‌کنید... روایتی ناشنیده،  اما آشنا... تجربه‌ای نزیسته، اما زنده... 
نقطه قوت این کتاب (تا به اینجا) به نظرم اینه که هیچ جای داستان خالی از ماجرا نمی‌شه. همیشه مخاطب رو در جریان و درگیر قرار میده. خیلی دوستش دارم.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.