یادداشت نرگس سلطانی

                این کتاب یک مجموعه داستان از مصطفی مستوره. کلا ۶ تا داستانه که اسم هر داستان یکی از شهرهای ایرانه و من در مورد تک تکشون حرف دارم🤌🏼
داستان اول به اسم "شیراز" به نظرم خوب و معقول بود. 
من این کتابو بلافاصله بعد از ناطور دشت شروع کردم و احساس کردم قلمشون یک کم مشابهه برای همین بیشتر از خوندنش لذت بردم مخصوصا داستان اولش. 
اما داستان دوم به اسم "تهران" به نظرم خیلی مسخره بود. نه اینکه ایده مسخره بوده باشه، به نظرم داستانی که انتخاب کرده بود با نوع تعریفش همخونی نداشت. اینجوری بود که اومده بود از چند خانواده و مشکلاتش هر کدوم یک دو صحنه فقط نوشته بود و بعد تو یک متن جدای از داستان گفته بود که خب داستان همینجا تموم می‌شه حالا بیایید بهتون به طور خلاصه بگم سرنوشت تک تک شخصیت‌ها چی می‌شه. به نظرم این داستان اگر خوب بهش پرداخته می‌شد می‌تونست خودش مستقلا یک کتاب باشه و جالب هم می‌شد یعنی حتی از اون دو تا کتاب من‌گنجشک‌نیستم و روی‌ماه‌خداوندراببوس هم داستان پرمحتواتری به نظر میاد.
بقیه‌ی داستان‌هاش هم به طور کلی خوب بودن ولی اینکه هی اول داستان یا حتی وسطش یک توضیحاتی داده بود اصلا خوشم نیومد. به نظر من داستانی که ضعیف باشه نیاز به توضیح اضافات و روده‌درازی داره. 
به طور کلی از این کتاب خوشم نیومد با اینکه ایده‌های داستان‌ها جالب بودن اما به نظرم سبکی که نویسنده برای بیانشون انتخاب کرده بود اصلا خوب نبود.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.