بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت علی قاسم لو

                مهدی قزلی 
مدیر نشر جام جم می گفت:
وقتی که ضریح تازه ساخته شده ی ابی عبد الله را از قم به کربلا می بردند. من هم همراه کاروان بودم. می دیدم که مردم هر شهر به استقبال می آیند. استقبال هم کم نظیر بود. در میان زیارت مردم، مسئله ای توجه ام را جلب کرد. مردم عریضه می نوشتند و داخل ضریح می انداختند. این نامه نوشتن ها که همه گیر شد؛ اعلام کردم، مسئول عریضه ها من هستم. هر چه نامه بود جمع می کردم. نامه ها را موضوع بندی کردم. بنظرتان بیشترین درخواست مردم از اباعبدالله چه بود؟ ترک اعتیاد
بعله اعتیاد
این کتابی که به تازگی خوانده ام، "ویولن زن روی پل" روایت خسرو باباخانی از دوران اعتیادش است. راهی که از ظلمت به نور طی کرده. 

همیشه دوست داشتم معتادی از خماری تعریف کند. چه می کند این خماری با بدن؟! چه بلایی سر آدم می آورد؟! چرا معتاد جماعت این همه وحشت دارند از خماری.
خسروخان باباخانی تعریف می کند و چه خوب هم درد خماری را به کلمات تبدیل می کند. اینکه هیچ چیز بدتر از خواب خماری نیست.
" به مرگ می ماند، مرگ تدریجی، مرگی بد و سرد و چندش آور. خواب در حالت خماری بسیار سطحی است و کوتاه. مثل بهت و حیرتِ فلج کننده به هنگام دریافت خبر هولناک. خوابی به غایت آشفته و پرکابوس. تمام بدن به عرق می نشیند، عرقی سرد و چسبناک و پلشت... رنج و درد خماری در بیداری را بر خواب خماری ترجیح می دادم." 

خسرو باباخانی انسان بزرگ و شریفی است. با این خودافشایی و به قول خودش معامله ای که با خدا انجام داده، هم کمک بزرگی به جامعه معتاد ها کرده و هم اراده ی بزرگ انسانی را به تصویر کشیده.
اراده ای که دست خدا پشت سر آن است.
معنای دنیوی "الله ولی الذین آمنوا یخرجونهم من الظلمات" را در این کتاب پر از امید بخوانید.
این کتاب دید شما را به انسان های معتاد عوض می کند.
یاد می دهد که برای ترک کاری بیهوده، لازم است جهان بینی تو در مورد آن مسئله عوض شود و البته راهش را باید پیدا کنی.
جایگزین، بهترین راه حل است. جایگزین مناسب.
خدا قوت خسرو باباخانی عزیز
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.