یادداشت سارا مستغاثی

قاف: بازخوانی زندگی آخرین پیامبر از سه متن کهن فارسی
        برخلاف ظاهر سختش خیلی روان بود. شماره ی صفحات صد صفحه صد صفحه از دستم در می رفت آن قدر که محو قاف می شدم.
در آغاز کتاب ردپای پیامبر در شکافتن دریا و هشدار یعقوب و خاتم سلیمان، جدید بود.
وقایع پس از رحلت پیامبر، روایتی سینمایی داشت. سه صحنه ای که موازی روایت می شد. نگار نگاتیو های سه واقعه را با هم ترکیب کرده بودند....تشییع پیامبر توسط حضرت علی (ع) و چهار نفر دیگر، ادعای نبوت مسیلمه و سقیفه!
از ماجرای سقیفه سریع گذشت ولی به نظرم به مقصودش رسیده بود.
غدیرش غدیر نبود. حتی یک بار هم برگشتم و دوباره حجه الودعاع را خواندم ولی غدیر نبود.

از ابابیل تا کلیسای بصرا، تمام مدت صحنه ها ی فیلم "محمد رسول الله" آقای مجیدی در ذهنم تداعی می شد با موسیقی متن عالی فیلم...و خوب البته از بعثت تا فتح مکه هم کم و بیش "محمد رسول الله" مصطفی عقاد با موسیقی متن اش:)

سی صفحه ی آخر معنی واژه های دشوار یا عربی کتاب است که جز دو یا سه بار لازم نشد به آن مراجعه کنم. واژه های نا آشنا را یا از ریشه می شد معنا کرد یا از مفهوم جمله و یا ندانستن معنی شان لطمه ی به مفهوم کلی نمی زد.

بسیار بسیار مشتاقم برای خواندن باز خوانی های دیگر آقای حجازی به خصوص "روزگار قتل عثمان ابن عفوان تا پایان حرب جمل" که هنوز منتشر نشده.

جمله ی پایانی کتاب:
 رسول گفت: 
.اسلام پدید آمد و غریب بود. و بعد از این، به عاقبت، هم غریب شود

پی نوشت:
1. واکنش یکی از دوستان به قاف خوانی من:
پرونده ی بابک زنجانی که تموم شه میرن سرغ هرکی قاف داشته باشه...خود دانی
گران است ولی می ارزد:)
2. شیرازه ی کتاب عالی است. می توان بدون نگرانی هزار و صد صفحه کتاب را خواند.
      
22

33

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.