یادداشت فاطمه ورشابی

                بعد از خوندن ده بچه‌زنگی که زیاد چنگی به دل نزد، دلم میخواست یه جنایی معمایی جون دار و خوب بخونم پس اومدم سراغ این کتاب چون هم خیلی تعریفشو شنیده(دیده) بودم و هم اینکه چندین جایزه برده. ۳ اقتباس سینمایی هم ازش شده. پس شروعش کردم و حقیقتا تا ۵۰ صفحه مونده به آخرش خیلی خوب پیش رفت، همه چی سرجاش بود و داشتم لذت میبردم از خوندنش، معمای نسبتا پیچیده‌ای که سعی میکنی با کارآگاه حلش کنی اگرچه میدونی قاتل کیه ولی یه رازهایی نهفته هست توی این ماجرا که هنوز بی اطلاعی ازش، پس به خوبی کشش و جاذبه رو داره برای دنبال کردن.  ولییی به آخرش که رسیدم نتونستم هضم کنم یه چیزی رو😐 ناراضی ام از نویسنده به ‌خاطر کاری که با ایشیگامی کرد😒 اصلا قابل درک و باور نبود برام.

🔴ادامه‌ی یادداشتم اسپویل داره🔴

 یه معلم ریاضی که سرش فقط تو معادلاتشه و کاری به کار کسی نداره چرا باید انقدر راحت بتونه یه آدم بی‌خانمان بی‌گناه رو بکشه؟ خب چرا به‌جای اینکه یه‌جوری جنازه رو سر‌به نیست کنه(بسوزونه) این‌همه به خودش زحمت داد تا این حد که بره یه آدم بدبخت دیگه رو بکشه🤯  روانی بود؟😐 اخه مشکل اینجاس که روانی هم نبود طرف نابغه بود😐 اخه تو که تیکه تیکش کردی انداختیش تو رودخونه تمام‌.  دیگه این چه کاری بود که کردی😐
با اسم کتاب هم خیلی مشکل دارم.  فداکاری؟؟!! مگه میشه  قتل یه آدم بی‌گناهِ بی‌خبر رو فداکاری دونست؟😳 
        
(0/1000)

نظرات

من خودم را جنایی خوان قهاری نمیدونم اما کتابی که واقعا دوستش داشتم تو این سبک و سیاق نیروی طبیعت جین هارپر بود برای نوجوان ها توصیه اش نمیکنم .روث ور را هم اگاتا کریستی قرن ۲۰ میدونن راستش من با اثر خوبی ازش شروع نکردم برای همین نمیتونم نظر خاصی درباره ی کتاب هاش بدم...به هر حال اگاتا کریستی چیز دیگه است.قتل بر روی رود نیل و قتل راجر اکروید از همه معروف ترند
1
ممنون از پیشنهاداتتون🙂 
یکم عجیب غریبم هست جواب دادن به سوالت ولی خوب 🥴
چون سوزوندن به اون راحتی هم نباید باشه باید ببری یه جای پرت و دور پیدا کنی تا بتونی جسد رو بسوزنی تا کسی نه اتیش و دود رو ببینه نه بوی سوختن جسد رو بفهمه. بعدشم حالا وقتی سوزندیش میخوای باقیمانده هاش رو چیکار کنی ؟؟ دفنش باید بکنی دیگه . خوب وقتی میخوای این همه زحمت بکشی که دیگه همون اول دفنش میکنی راحتتره
1
اخه قاتل تو این کتاب حتی دفنشم نکرد! یه کاری کرد که سوختنشم خیلی راحت شده بود براش ولی بازم به ذهنش نرسید بسوزونش(احتمالا شما قسمت اسپویل یادداشت رو نخوندید) 
بعد یه راه عجیب و پیچیده ای انتخاب کرد که تا کتابو نخونید مثل من براتون سوال پیش نمیاد که چرا انقدر به خودش زحمت داد🥴😶  
Mahsa bgbn

1402/09/15

تمومش کردم. الان.❌❌❌❌❌اسپویل داره یه کلمه‌شم نخونین ❌❌❌❌❌
احتمال اینکه گزارش گم شدن توگاشی به پلیس می‌رسید بیشتر از این بی‌خانمان بود، و اگه پلیس درگیر میشد بهرحال میرسیدن به یاسکو و احتمالش هم بود که بهرحال جنازه به طریقی پیدا شه.. ایشیگامی بعنوان یه ریاضیدان همه احتمالات رو در نظر گرفت و طبق منطق خودش بهترین راه رو پیدا کرد نه انسانی‌ترین رو.. 
اگه اینطوری راحت که تو میگی قضیه رو فیصله میداد دیگه یه ریاضی دان نابغه نبود. یه آدم معمولی بود. ایشیگامی دوست داشت یه همچین مسئله‌ای رو طرح کنه و اونطور که خودش میخواد بقیه تو تله‌هاش بیفتن و هیشکی نتونه به واقعیت ماجرا پی ببره.
وقتی تو تمام زندگیت عاشق حل مسئله‌های سخت ریاضی باشی و فکر و ذکرت ریاضی باشه و مغزت به چیزهای خیلی سخت عادت کرده باشه دیگه به مسائل راحت و پیش پا افتاده هم به چشم یه مسئله سخت ریاضی نگاه میکنی و دوست داری با پیچوندن لقمه حلش کنی، فقط اینجوریه که اون عطشت برطرف میشه. یکم کریپی عه.
1
👏🏻👏🏻👏🏻کاملا درسته. آفرین. من از این زاویه نگاه نکرده بودم 
Mahsa bgbn

1402/09/15

❌❌❌❌❌اسپویل❌❌❌❌❌
2) ولی ایشیگامی زندگی یکنواخت و ناامید کننده‌ای داشت و اتفاقا این قضیه یکم هیجان به زندگیش افزود. و اینکه بتونه به زندگیش یه هدف و مفهوم بده، هر چند عجیب و بی‌معنی و برای کسی که زندگیش رو بهش برگردونده زندگی ببخشه براش خیلی باارزش بوده.
ایشیگامی کسی نبوده که بخواد راجع به دیگران دلسوزی کنه، احساساتش همیشه مغلوب منطقش بودن. فقط یاسکو بوده که احساسش رو بیدار کرد. پس مثل ما آدم‌های عادی به زندگی یک بی‌گناه دلسوزی نمی‌کرده، فقط تا این حد تونسته انسانی رفتار کنه که مقتولش رو از بین آدم‌هایی انتخاب کرده که زندگی هدفمندی نداشتن، خانواده‌ای نداشتن و... همونطور که نسبت به زندگی خودش همین نگاه رو داشته و خیلی راحت خودش رو فدا کرد.
خلاصه بگم آدم‌هایی که تنهان و افسرده‌ن و هدفی تو زندگی ندارن، اگه فرصتی براشون فراهم شه میتونن خیلی ترسناک شن و همه انرژی‌ای که این مدت ذخیره کردن به وحشتناک‌ترین شکل ممکن آزاد کنن. به قول ما آدم‌های عادی، آدم‌های زیادی نابغه، عقلشون پاره سنگ برمی‌داره. 😭😂
1
خیلی توضیح خوبی دادین 
این توضیح رو میشه به بسیاری از اهالی شرق بخصوص ژاپنی ها نسبت داد
جدا از این ژاپنی ها بشدت خلاق هم هستن بخصوص نویسنده هاشون 
شما تو داستانای ژاپنی با یه قتل و ماجرای ساده و تمیز روبه رو نمیشین و کلی اتفاق میفته که باعث می‌شه مدام تعجب کنین و بپرسین چرا فلانی اینطوری کرد؟
شاید از لحاظ فرهنگ خودمون کاراشون غیرقابل درک باشه ولی با فرهنگ و طرز فکر خودشون هماهنگه 
Mahsa bgbn

1402/09/15

❌❌❌❌❌اسپویل❌❌❌❌❌
3) من با این برداشتی که از کتاب کردم، کاملا از روند داستان راضی بودم. جز قضیه میساتو که یکم برام مبهم موند آخرش و البته صفحه آخر کتاب و کاری که یاسکو کرد. اونجا دلم واقعا برای ایشیگامی سوخت. کاش همه چی طبق نقشه پیش می‌رفت.
ببخشید که کلی اینجا نوشتم. لازم بود احساسم به داستان رو داغ داغ پیاده کنم. 😅❤️
3
من واقعا راضی نبودم از جواب معما ولی الان که نظر دقیق و درست تو رو خوندم حق میدم به ایشیگامی و نویسنده و خیالم راحت شد آخیش😅 الان دیگه میتونم به‌جای ۳.۵ ستاره ۵ ستاره بدم😁 ممنوونم که کتابو خوندی و برام نظراتتو نوشتی🌷🌷 
Mahsa bgbn

1402/09/15

از این نویسنده دوس دارم بیشتر بخونم. نمیدونم از آسیای شرقی چیا خوندی ولی من هر چی خوندم خیلی متفاوت بودن. مغز این‌ها انگار جور دیگه‌ای کار میکنه. 
@varshabi.fatima 
من فقط زن در ریگ روان رو خوندم که دوستش نداشتم☹️ ولی منم حتما باز از این نویسنده میخونم👌🏻
@Oceanofunreads