یادداشت motahare ghaderi

                انگار من اولین آدمی ام که میخوام به این کتاب امتیاز بدم :/ از این لحاظ یه کم دلم به حال کتابه سوخت... قلبش احتمالا بشکنه ولی چاره چیه؟
 اولای کتاب خیلی ملوسه، قلعه های مرموز اسکاتلندی و روستای ییلاقی که پر از توریستایی میشه که از ماجراهای شبح های قلعه جذبشون کرده ، ماجرای اسبی که در لحظه ای که همه دنیا از حرکت می افته و همه ی صداها میمیرن، ظاهر میشه و میتونه تو رو به دنیای موجودات ماورایی ببره
و شیرین تر میشه وقتی یه گربه و از قضا بی خانمان و درمانده وارد داستان میشه و میشه دلبرترین شخصیت داستانی موجود در جهان
و حتی یه خانومی توی داستان هست  که یه خونه ی باحال داره که فقط به توریستای باحال اجاره میده اتاقاشوو مترجمه و یه ماشین تایپ دلبر هم داره
ولی این عناصر، به طرز غیر منصفانه ای هدر میرن و گوشه کنارهای داستان یه نگاهی بهشون انداخته میشه، به خصوص ماجرای اسب  که اصلا تو هوا رها میشه و کلهم اجمعین اسم  کتاب رو به باد فنا میده
بیشتر ماجرای کتاب، داستان علاقه ی مسخره‌ و تهی یه دختر و یه شاهزاده ی الکی مقدسه!
همین
استثنائا صفحه ی آخرش ،پایان قابل تحملی  بود
        

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.