یادداشت فهیمه حدیدی

        یک‌ تجربه فوق اتفاقی! 
آدرس و شماره مشخصی دستم بود، البته اسکرین شات موبایلم ، داخل کتابخانه دانشگاه . طبق عادت همیشگی می خواستم مستقیم سر همان‌قفسه و شماره بروم و کتاب مورد نظرم را بردارم. اما این کتاب کاهی با جلد قرمز رنگ از ردیف کتاب ها کمی بیرون زده بود و چشمم را گرفت. عنوانش را که خواندم مصمم شدم امانت بگیرمش. بدون اینکه محتوی خاصی از آن‌انتظار داشته باشم ، فکر می کردم به تورقی تمام شود. اما مقدمه کتاب شگفت زده ام‌کرد...

کتاب چاپ ۱۳۵۱ است ، پیش از انقلاب . در آن سال ها ، امام موسی صدر سفر یک ماهه ای به ایران دارد و گزارشی از فعالیت هایش در لبنان را در طی این اقامت یک‌ماهه و گفتگو با شخصیت های ایرانی بیان می کند . نشری هم تصمیم می گیرد که این گزارش ها را منتشر کند ، در تعداد نسخه های محدودی که از چند صد عدد بیشتر نبود. کتاب به چندین چاپ بعدی هم می رسد، اما سال هاست  چاپ تمام است.

خوشحالم که ترتیب اتفاق ها ، من رو به این منبع دسته اول رسوند. مطالعه اش برای من لذت بخش بود ، متن سخنرانی های امام موسی صدر در جمع مردم برانگیخته و برپاخاسته لبنان و حوادث روز جنوب  را تا به حال هیچ جای دیگری به این سبک نخوانده بودم. متن ساده و روانی داشت و گزارش بی تکلفی بود. کاغذ کاهی و حروف چاپی کمرنگ شده هم برای خودشون قصه ای داشتند. آخر کتاب دو سه تا کارت امانت پرشده از سال های خیلی قبل باقی مونده بود و اسم دانشجوهایی که این کتاب رو مدتی به امانت برده بودن. یادم بمونه قبل از تحویل کتاب.  اسم خودمو روی کارت های امانت بنویسم ، یادگاری!
      
10

9

(0/1000)

نظرات

این اتفاق نیست، قسمت و روزیه. امام موسی صدر، اون پدر  دلسوز از پس سالها به فکرمونن و خیرشون به ما می رسه
1

3

اتفاق ازون جهت که براش برنامه نریختی و منتظرش نبودی ... نمیدونم اعتقاد قلبی مو بگم چقدر هست به این جملات، ولی اگه اینطوری باشه از صمیم قلب خوشحالم ... 

1