یادداشت سید علی مرعشی
1401/4/11
جنگ و صلح جلد آخر(۴) تصرف مسکو توسط ناپلئون، سپس گیر کردن ارتش ۶۰۰ نفری او در باتلاق روسیه و فرار به سوی فرانسه مقطعی جالب برای نویسندگان روس و فرانسوی ای است. قرائت های تاریخی مختلفی برای توجیه کارهای ارتشیان و فرمانده ها و پادشاهان وجود دارد ولی تولستوی با برداشتی خاص و ممتاز سعی در یافتن علل و انگیزه های اجزای موثر در صحنه نبرد داشته است و باید اذعان کرد (هرچند در مواردی دفاع او از عزت ملی و سلحشوری و متانت روس ها بر نقل داستانی تاریخی روایت پیشی می گیرد) که با رد دیدگاه بسیاری از تاریخ دانان در قامت پدیده شناسی ماهر و با موشکافی جذاب خود، سعی در به تصویر کشیدن و حفظ قسمتی از میراث تاریخی سرزمین اش دارد. دست سرنوشت،تقدیر و نیرویی مرموز و ماورای ید انسیان در لابه لای صفحات کتاب موج می زند و پی در پی به انسان تجربه گر نهیب میزند که ذهن تجریدی تو قادر به تحلیل تمام زوایای یک اتفاق نیست. ارزش اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،روان کاوی و تاریخی کتاب عنصر پیشران روایت های کتاب در منظر مخاطبین خاص اش می باشد. مطالعه رمان های قطور دل شجاعی می خواهد که به دریا بزند و با طوفان ها و بادهای سهمگین حوادث دست و پنجه نرم کند ولی راه را گم نکند و پس از طی مراحلی به ساحل آرام و امن برسد. تنها در آن زمان است که شهد شیرین آرامش پس از سفری طولانی را در درون خود می یابد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.